دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 164188
تعداد نوشته ها : 269
تعداد نظرات : 3
Rss
طراح قالب
محمد علي گل کار
حضرت امام صادق (علیه السلام) و نشانه های ظهور  قسمت سوم مفضّل بن عمر از اصحاب حضرت صادق (علیه السلام)، از محل و کیفیّت ظهور حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء و نشانه های آن سوال کرد، می گوید: یا سیدی فمن این یظهر و کیف یظهر قال یا مفضل یظهر وحده و یأتی البیت وحده ویلج الکعبه وحده ویجنّ‌علیه اللیل وحده فاذا نامت العیون وغسق اللّیل نزل الیه جبرئیل و میکائیل علیهم السلام و الملئکه صفوفاً فیقول له جبرئیل یا سیّدی قولک مقبول و امرک جائز فیمسح علیه السلام یده علی وجهه و یقول «الحمد لله الّذی صدقنا وعده وارثنا الارض نتبوّاء من الجنّه حیث نشاء فنعم اجر العاملین». ویقف بین الرّکن والمقام فیصرخ صرخه فیقول یا معشر نقبائی واهل خاصّتی و من ذخرهم الله لنصرتی قبل ظهوری علی وجه الارض ائتونی طائعین فترد صیحته علیه السلام علیهم وهم علی محاریبهم وعلی فرشهم فی شرق الارض و غربها فیسمعونه فی صیحه واحده فی اذن کلّ رجل فیجیئون نحوها ولا یمضی لهم الا کلمحه بصر حتّی یکون کلّهم بین یدیه علیه السلام بین الرّکن والمقام فیأمر الله عزّوجلّ النّور فیصیر عموداً من الارض الی السّماء فیستضیی به کلّ مومن علی وجه الارض و یدخل علیه نور من جوف بیته فتفرح نفوس المؤمنین بذلک النّور وهم لایعلمون بظهور قائمنا اهل البیت علیه و علیهم السلام ثم یصبحون وقوفاً بین یدیه وهم ثلثمائه و ثلاثه عشر رجلاً بعدّه اصحاب رسول الله صلّی الله علیه وآله یوم بدر.(1) ای مولای عزیزم! محلّ ظهور مهدی شما کجاست و چگونه ظاهر می شود؟ فرمودند: به تنهایی ظاهر می شود، به تنهایی وارد مسجد الحرام می شود، به تنهایی دست به دامن کعبه می زند، شب را به تنهایی در کنار بیت بسر می برد. چون مردم به خواب روند و شب فرا رسد جبرئیل و میکائیل و صفوف فرشتگان بر او وارد شوند. جبرئیل به آن حضرت عرض می کن که ای آقای من! گفتارت مقبول و فرمانت مطاع است. پس، آن حضرت دست بر چهره اش کشیده، می فرماید: «ستایش خداوندی را که وعدة لطف و رحمتش را بر ما محقّق فرمود و ما را وارث همة سرزمین بهشت گردانید تا هر جای آن که بخواهیم، منزل کنیم، زیرا آن روز پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود».(2) آنگاه امام بین رکن و مقام می ایستد و فریاد می زند: ای یاران مخصوص من و ای کسانی که خداوند شما را برای نصرت و یاری من بر روی زمین ذخیره کرده است! با حالت اطاعت نزد من حاضر شوید. صیحه و فریاد امام در شرق و غرب به گوش آنها می رسد و آن صدای ملکوتی را می شنوند و به طرف امام حرکت می کنند و در چشم به هم زدنی بین رکن و مقام نزد امام حاضر می گردند. در این حال، خداوند متعال به نور امر می کند که به صورت عمودی از زمین تا آسمان برآید و تمام ساکنان روی زمین را از پرتو خود روشن سازد. مؤمنان را این نور به شادی و سرور وامی دارد، زیرا از قیام قائم ما اهل بیت خبر ندارند، امّا چون صبح شود آنها در محضر مقدّس و در فرمان امام (علیه السلام) قرار می گیرند و تعداد آنها سیصد و سیزده نفر ـ به عدد اصحاب پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله وسلم) در روز جنگ بدر ـ است.  عمر بن حنظله از امام ششم (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند: خمس قبل قیام القائم من العلامات الصّیحه والسّفیانیّ والخسف بالبیداء و خروج الیمانیّ وقتل النّفس الزّکیّه.(3)  پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) پنج نشانه تحقّق پیدا می کند: 1. صیحة آسمانی 2. خروج سفیانی 3. فرورفتگی در بیداء (زمینی است نزدیک مکّة منوّره) 4. خروج یمانی 5. کشته شدن نفس زکیّه  فضل بن شاذان از ابی بصیر نقل نموده است که او گفت: قال ابوعبدالله علیه السلام انّ القائم صلوات الله علیه ینادی اسمه لیله ثلاث و عشرین و یقوم یوم عاشورا یوم قتل فیه الحسین بن علیّ علیه السلام.(4) حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند که قائم آل محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) در شب بیست و سوّم ماه رمضان با ندای آسمانی معرّفی می شود و روز عاشورا قیام می کند و آن روزی است که امام حسین (علیه السلام) را شهید کردند.  یعقوب سرّاج به امام صادق (علیه السلام) عرض می کند: متی فرج شیعتکم؟ فقال: اذا اختلف ولد العبّاس و وهی سلطانهم وطمع فیهم من لم یکن یطمع وخلت العرب اعنّتها ورفع کلّ ذی صیصیه صیصیته وظهر السّفیانی واقبل الیمانیّ وتحرّک الحسنیّ خرج صاحب هذا الامر من المدینه الی مکّه بتراث رسول الله صلی الله علیه وآله قلت و ما تراث رسول الله صلی الله علیه وآله؟ فقال سیفه ودرعه و عمامته و برده ورایته و قضیبه وفرسه ولامته وسرجه.(5) عرض کردم: یا ابن رسول الله! فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ فرمودند: وقتی که اولاد عبّاس در حکومت با هم اختلاف پیدا نمایند و افرادی طمع ریاست را پیدا کنند که نباید بکنند (شایستگی اجتماعی نداشتن) و عرب کیان خود را از دست بدهد، سفیانی خروج می کند و یمانی قیام می نماید و حسنی (منظور جناب سیّد حسنی است از خراسان) حرکت می کند. در این هنگام، صاحب این امر (امر ولایت) از مدینه به سمت مکّة معظّمه حرکت می کند در حالی که «تراث» رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم) را همراه دارد. می گوید عرض کردم: «تراث» چیست؟ فرمودند: شمشیر، زره و عمّامة رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و برد آن حضرت و پرچم او و عصای آن سرور و اسب‌سواری با آلات جنگی و همة‌وسایل نبرد که جدّش خاتم الانبیاء (صل الله علیه و آله وسلم) داشتند، امام عصر ارواحنا له الفداء همة‌ این مواریث را همراه دارد.  ابی‌بصیر از حضرت صادق (علیه السلام) خبر می دهد که آن حضرت فرمودند: علامه خروج المهدیّ کسوف الشّمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشره واربع عشره منه. (6) نشانة ظهور مهدی (علیه السلام) کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است و وقت کسوف سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.  زراره از امام صادق (علیه السلام) دربارة حق بودن صیحة آسمانی می پرسد، آن حضرت می فرمایند: ای والله حتّی یسمعه کلّ‌ قوم بلسانهم.(7) آری، به خدا سوگند حق است و تمام مردم به زبان مخصوص خودشان این صدا را می شوند.  هشام بن سالم از امام صادق (علیه السلام) حدیث می کند که فرمودند: ما یکون هذا الامر حتّی لایبقی صنف من النّاس الا وقد ولوّا علی النّاس حتّی لایقول قائل «انّا لو ولیّنا لعدلنا» ثمّ یقوم القائم بالحقّ والعدل.(8) امر قیام مهدی ما محقّق نخواهد شد مگر اینکه تمام اصناف مردم به حکومت برسند تا نتوانند بگویند اگر حکومت به دست ما داده می شد عدالت و حق را اجرا می کردیم. بعد از رسیدن همة طبقات به حکومت آنگاه مهدی ما ظاهر می شود و حق و عدالت را اجرا می کند. موضوع امتحان و آزمایش شده همة طبقات یکی از مقدّمات و نشانه های قیام جهانی حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء است. لذا امام صادق (علیه السلام) در این روایت به منصور می فرماید: قال ابوعبدالله علیه السلام یا منصور انّ‌هذا الأمر لایأتیکم الا بعد [اَ] یأس لا والله لایأتیکم حتّی تمیّزوا لا والله لایأتیکم حتِّ تمحّصوا ولا والله لایأتیکم حتّی یشقی من شقی و یسعد من سعد.(9)  امر ولایت و حکومت ما آل محمّد محقّق نخواهد شد مگر بعد از اینکه آزمایشهایی به عمل آید: 1. به خدا سوگند، مهدی ما قیام نمی کند مگر بعد از مأیوس شدن همه از وجود مقدّسش (آری، می گویند اگر بود، می آمد؛ پس چرا اینقدر طول کشیده است؟). 2. نه به خدا سوگند نمی آید مگر اینکه افراد از یکدیگر امتیاز پیدا کنند (خبوان از بدان مشخّص شوند). 3. نه به خدا سوگند، قائم ما ظاهر نمی شود تا اینکه همه شناخته بشوند (از نظر دینی و ولایت). نه به خدا سوگند، آنگاه موعود اسلام ظهور می کند که افرادی که باید سعادتمند بشوند، به اخیار خودشان راه سعادت را برگزینند و آنهایی که دارای خبث باطن و سوء سریره هستند به اختیار خودشان راه شقاوت را در پیش گیرند. آری، همة‌ مردم باید قبل از حکومت جهانی سرور عالم حضرت مهدی ارواحنا له الفداء امتحان بشوند. سعادتمند آن افرادی هستند که در این آزمایش با معدّلی خوب قبول می شوند.  ار حضرت صادق (علیه السلام) حدیث کرده اند که آن امام عزیز فرمودند: انّ‌لله مائده بقرقیسا یطلع مطلع من السّماء فینادی یا طیر السّماء و یا سباع الارض هلمّؤا الی الشّبع من لحوم الجبّارین.(10) از سوی خداوند متعال سفره ای گسترده می شود، گوینده ای از آسمان فریاد می زند: ای پرندگان آسمان و ای درندگان روز زمین! بیایید و شکم را از گوشت ستمگران و جبّاران عالم سیر کنید. خوانندة عزیز! این بیان کنایه است از اینکه دیگر عمر ستمگران خاتمه یافته و امنیّت و رفاه در زندگی برای همة موجودات آماده است. ویل لطغاه العرب من شرّقد افترب قلت کم مع القائم من العرب قال شیء یسیر وعن غیبه النّعمانیّ انّه لایخرج مع القائم من العرب الحد.(11) وای بر سرکشان عرب از شرّی که نزدیک شده است. راوی می گوید عرض کردم: از اصحاب حضرت قائم چند نفر عرب هستند؟ فرمودند: ناچیز (بسیار کم). امّا «غیبت نعمانی» می گوید از عرب در خدمت حضرت قائم کسی نیست. (منظور اصحاب خاص هستند).  بنابر نقل «الزام النّاصب»، امام صادق (علیه السلام) در باب علائم قبل از ظهور امام روحی له الفداء چنین فرمودند: لایخرج القائم عجّل الله تعالی فرجه من مکّه حتّی یکون مثل الحلقه قلت وکم الحلقه قال عشره آلاف جبرئیل عن یمینه ومیکائیل عن یساره ثمّ یهزّ الرّایه المغلّبه ویسیریها فلا یبقی احد فی المشرق ولا فی المغرب الا بلغها وهی رایه رسول الله صلی الله علیه وآله نزل بها جبرئیل یوم بدر ثمّ لفّها ودفعها الی علیّ‌ علیه السلام حتّی اذا کان یوم البصره فنشرها امیرالمؤمنین علیه السالم ففتح الله علیه ثمّ لفّها فهی عندنا لاینشرها احد حتّی یقوم القائم فاذا هو قام فنشرها لم یبق بین المشرق و المغرب الا بلغها ویسیر الرّعب قدّامها شهراً وعن یمینها شهراً وعن یسارها شهراً ثمّ قال یا محمّد (صلی الله علیه وآله) انّه یخرج موتوراً غضبان اسفاً لغضب الله علیه هذا الخلق علیه قمیص رسول الله الّذی کان علیه یوم احد وعمامه السّحاب ودرع رسول الله السّابغه وسیف رسول الله ذوالفقار یجرّأ السّیف علی عاتقه ثمانیه اشهر هرجاً فیبد أببنی شیبه فیقطع ایدیهم ویعلّقها فی الکعبه وینادی منادیه هؤلاء سرّاق الله ثمّ یتناول المفقودین عن فرشهم وهو قول الله عزّؤجلّ «اینما تکونوا یأت یکم الله جمیعا».(12) مهدی ما عجل الله تعالی فرجه از مکّه خارج نمی شود تا اینکه دارای حلقه باشد. راوی می گوید عرض کردم: میزان حلقه چیست؟ فرمودند: یک سپاه ده هزار نفری در حالی که جبرئیل (علیه السلام) در طرف راست و میکائیل در طرف چپ آن حضرت در حرکت اند و پرچم رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به اهتزاز درمی آورند و تمام مردم مشرق و مغرب از خبر قیام و به اهتزاز درآمدن آن آگاه می شوند و این پرچم مخصوص رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در روز بدر جبرئیل آن را از آسمان آورد. آنگاه رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم) آن پرچم را پیچید و به علی (علیه السلام) داد تا اینکه جنگ بصره پیش آمد و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرچم را به اهتزاز درآورد و خداوند آن پیروزی درخشان را نصیبش فرمود و بعد از فتح بصره حضرت امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن پرچم را پیچیدند و الان در نزد ماست. و هیچ کس آن پرچم را نمی گشاید و به دست نمی گیرد مگر اینکه قائم ما قیام کند و آن را به اهتزاز درآورد و این پرچم خبر برافراشته شدنش به شرق و غرب عالم می رسد و جهان را در سیطرة خود قرار می دهد و از آ» طرف در پیشاپیش آن در اندازة یک ماه مسافت و نیز از طرف راست و چپ آن موجب از خوف و ترس راه می افتد (البتّه دلهای مردم را پر می کند) و قلبها را مسخّر می نماید. او ناراحت و غضبناک ظاهر می شود و برای این مردم که گرفتار غضب خداوند شده اند متأسّف است، در حالی که پیراهن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ احد و نیز عمّامة مخصوص و زره آن حضرت را پوشیده و شمشیر جدّش (ذوالفقار) را به دست گرفته است و این شمشیر را از غلاف بیرون می کشد و هشت ماه آن را به زمین نمی گذارد. ابتدا بنی‌‌شیبه را از بین می برد و دستهای آنها را قطع می کند و به دیوار کعبه می آویزد و از طرف حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء منادی ندا می کند که اینها دزدان دین خدا و حرم خدا هستند. سپس سیصد و سیزده تن یاران مخصوص شرفیاب می شوند که خداوند درباره‌شان فرموده است: «همة شما را خداوند خواهد آورد».(13) امام صادق (علیه السلام) دربارة جهانگیری حضرت ولیّ عصر و یاران عزیزش برنامة جالبی ردر این حدیث فرموده اند که شرح آن را به نظر خوانندگان عزیز می رسانیم تا مشکل بی‌اساس به نظر بعضیها در ارتباط با اینکه چگونه حکومت واحد جهانی به وجود می آید، حل بشود. امام صادق (علیه السلام) در این حدیث می فرماید: إذا قام القائم عجّل الله تعالی فرجه بعث فی اقالیم الارض فی کلّ اقلیم رجلاً یقول عهدک فی کفّک فاذا ورد علیک ما لاتفهمه ولا تعرف القضاء فیه فانظر الی کفّک واعمل بما فیها قال ویبعث جنداً‌الی القسطنطنیّه فاذا بلغوا الی الخلیج کتبوا علی اقدامهم شیئاً‌ومشوا علی الماء فاذا نظر الیهم الرّوم یمشون علی الماء قالوا هؤلاء اصحابه یمشون علی الماء فکیف هو فعند ذلک یفتحون لهم ابواب المدینه فید خلونها فیحکمون فیها ما یریدون.(14) وقتی قائم ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند و جهان را مسخّر اراده و حکومت خود قرار دهد، در هر قسمتی و قارّه ای از دنیا کسی را به عنوان نمایندگی از طرف خودش معیّن می فرماید و فرمان کارش را به این مضمون صادر می کند: برنامة قضایی تو در کف دست تو است. پس، هرگاه مشکلی پیش آید که حکم خداوند را در آن امر نمی دانی به کف دستت نظر کن و آنچه را در کف دستت دیدی همان تکلیف تو است و به آن عمل کن. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: آنگاه حضرت قائم لشکری به قسطنطنیّه می فرستد و وقتی که به دریا رسیدند عبارتی به کف پاهای خود می نویسند و روی آب راه می روند. مردم می گویند: اینهنا که اصحاب حضرت قائم هستند و روی آب راه می روند پس خود آن حضرت چه خواهد کرد. در این موقع چون شکست خود را قطعی می بیننند دروازده هاش شهر را به روی آنها می گشایند. پس، آنها فرمانروایی را به دست می گیرند و هر فرمانی بخواهند صادر می کنند (این است معنی ولایت تکوینی و تشریعی).  از امام صادق (علیه السلام) در رابطه با صیحة آسمانی حدیث می کنند که فرمودند: انّه قال العالم الّذی فیه الصّیحه قبله الایه فی رجب قلبت و ما هی قال وجه یطلع فی القمر وید بارزه.(15) پیش از آن سالی که ندای آسمانی بلند می شود در ماه مبارک رجب نشانة دیگری باید دیده شود. عرض کردم: آن چیست؟ فرمودند: صورتی در ماه پیدا می شود و دستی ظاهر می گردد که همه آ» را می بینند.  امام صادق (علیه السلام) در مقام بیان مواریث انبیاء این طور فرموده اند: الواح موسی عندنا و عصا موسی عندنا ونحن ورثه النّبیّین.(16) الواحی که خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) نازل فرموده نزد ماست (وظایف و تکالیف آسمانی از طرف خداوند) و نیز عصای حضرت موسی (علیه السلام) که به وسیلة آن دشمنان خداوند را به خاک مذّلت می انداخت در نزد ما آل محمّد است. بنابراین، ما خاندان رسالت وارث همة پیامبران هستیم. خوانندة‌ عزیز! اکنون آن الواح و عصای حضرت موسی (علیه السلام) به دست وجود مقدّس حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء است ـ اللهمّ عجّل فرجه ـ . ادامه دارد.  پی نوشتها : 1. بحارالانوار، ج 53 / ص 7. 2. زمر / 74. 3. غیبت طوسی، ص 267. 4. همان مأخذ، ص 274. 5. غیبت نعمانی، ص 270. 6. همان مأخذ، ص 272. 7. همان مأخذ، ص 274. 8. همان مأخذ، ص 274. 9. الامامه والتّبصره، ص 130. 10. الزام النّاصب، ج 2 / ص 163. 11. همان مأخذ، ص 159. 12. همان مأخذ، ص 164. 13. بقره / 148. 14. الزام النّاصب، ج 2 / ص 287. 15. غیبت نعمانی، ص 252. 16. روزگار رهایی، ص 458.  منبع: نشانه های ظهور او محمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:19 بعد از ظهر
حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) و نشانه های ظهور قسمت دوم امام باقر (علیه السلام) در رابطه با فتنه ها (پیش از قیام حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء) چنین می فرمایند:تکون قبل المهدی فتنه تحصر الناس حصراً فلا تسبّوا اهل الشّام بل ظلمتهم فانّ الأبدال منهم وسیرسل الله سبباً من السّمائ فیفرّقهم حتّی لوقاتلتهم الثّعالب غلبتم ثمّ یبعث الله المهدیّ فی اثنی عشر الفاً ان قلوّا وخمسه عشر الفاً ان کثروا وعلامتهم انّهم اذا هجموا صرخوا امت امت ثمّ یظهر فیردّ الی المسلمین ألفتهم و نعمتهم.(1) مردم پیش از قیام مهدی ما به فتنه ای بسیار مهم و کوبنده مبتلا می شوند. به همة مردم شام ناسزا نگویید بلکه ستمگران آنها را نفرین کنید؛ زیرا از میان آنها ابدال و صلحائی برمی خیزد. خداوند از آسمان چیزی بر آنها فرو می فرستد که آنچنان وحدت آنها را درهم می کوبد که اگر با ضعیف‌‌ترین حیوانات مانند روباه جنگ کنند شکست می خورند. آنگاه خداوند مهدی ما را با لشکری بین دوازده تا پانزده هزار نفر می فرستد که در وقت حمله رمزشان «امت، امت» (بمیران، بمیران) است. سپس پیروز می شوند و الفت و یگانگی و نعمتهای مسلمین را به آنها برمی گردانند (چه فتنه ای بالاتر از هجوم اسرائیل به سرزمینهای اسلام و کشتار بیرحمانة مردم؟).امام باقر (علیه السلام) دربارة عصای حضرت موسی (علیه السلام) که سرانجام فرعون و لشکریانش را در رود نیل غرق کرد و از بین برد چنین می فرمایند:کانت عساء موسی لآدم فصارت الی شعیب ثمّ صارت الی موسی بن عمران علیه السلام و انّها لعندنا و انّ عهدی بها انفاً وهی خضراء کهیئتها حین انتزعت من شجرتها وانّها لتنطق اذا استنطقت اعدّت لقائمنا یصنع بهاما کان یصنع موسی و انّها لتروع وتلقف ما یأفکون و تصینع ما تؤمر به، انّها حیث اقبلت تلقف ما یأفکون، یفتح لها شعبتان احداهما فی الارض والاخری فی السّقف و بینهما اربعون ذراعاً، تلقف ما یأفکون بلسانها.(2) این عصا (عصای موسی) روز اوّل به دست حضرت آدم بود، سپس به شعیب داده شده، بعد از شعیب به حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) اعطا شد و اکنون نزد ماست و اخیراً که آن را دیدم، درست مانند روزی که از درخت جدا شده باشد رنگش سبز و خرّم بود. اگر فرمان سخن گفتن به او بدهیم حرف می زند. و این عصا برای قائم ما ذخیره شده است تا مثل موسی بن عمران در راه نشان دادن عظمت حق و نابودی دشمنان خدا از آن استفاده کند. از خصوصیّات این عصا این است که دشمنان را می لرزاند و هرچه را جلوی آن بیندازند یا ببیند می بلعد و آنچه فرمانروای عالم هستی (به اذن خدا) بگوید اطاعت می کند و چون لب بگشاید فاصلة بین آن از زمین تا سقف را چهل ذراع است، می بلعد (هرچه بیندازند همه را می بلعد).امام باقر (علیه السلام) دربارة تجهیزات لشکریان امام عصر روحی له الفداء و ساعت حرکت از مکّة معظّمه به طرف کوفه چنین فرموده اند:اذا خرج القائم علیه السلام من مکّه ینادی منادیه الا لا یحملنّ احد طعاماً ولا شراباً ویحمل معه حجر موسی بن عمران علیه السلام و هو وقر بعیر فلاینزل منزلاً الا انفجرت منه عیون فمن کان جائعاً شبع ومن کان ظامئاً روی و رویت دوابّهم فهو زادهم حتی ینزلوا انّجف من ظهر الکوفه.(3) ساعت اوّل حرکت، منادی از طرف آن سرور فریاد می زند که هیچ کس حقّ بار کردن موادّ‌ غذایی و آب آشامیدنی را ندارد و سنگ معروفی که حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) داشتند آن حضرت همراه خویش برمی دارند که حجم و قطر آن سنگ به اندازة بار یک شتر است . به هر منزلی که می رسند و سربازان و مرکبهای سواری آنها تشنه یا گرسنه می شوند چشمه هایی از آن سنگ خارج می شود. آنهایی که گرسنه اند از آن چشمه ها می خورند و سیر می شوند و افرادی که تشنه اند از آنها سیراب می شوند تا اینکه وارد نجف اشرف که در پشت کوفه واقع است، می شوند.این است معنای ولایت تکوینی و تشریعی و این است آن حکومتی که تمام رژیمها را درهم می کوبد.حضرت باقر (علیه السلام) در ارتباط با نشانه های قیام حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء می فرمایند:آیتان بین یدی هذا الامر خسوف القمر لخمس و کسوف الشّمس لخمس عشره ولم یکن ذلک مند هبط آدم علیه السّلام الی الارض وعند ذلک یسقط حساب المنجّمین.(4)  در پیشاپیش ظهور مهدی ما دو نشانة بزرگ دیده می شود: 1. خسوف ماه در پنجم آن.2. کسوف خورشید در پانزدهم ماه.از وقتی که خداوند حضرت آدم را به این دنیا فرستاده چنین واقعه ای رخ نداده است. بنابراین، دیگر اعتباری برای منجّمان باقی نخواهد ماند. محمّد بن مسلم از حضرت باقر (علیه السلام) روایت می کن که آن حضرت فرمودند: السّفیانیّ والقائم فی سنه واحده.(5) سفیانی و قائم ما (علیه السلام) در یک سال قیام می کنند.مسلّماً سفیانی در همان سال پیش از حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) خروج می کند.امام پنجم (علیه السلام) بعد از اشاره به ندای آسمانی و فرو رفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیداء (نزدیک مکّة معظّمه) چنین امر می فرمایند:فاسعوا الیه ولوحبواً والله کانّی انظر الیه بین الرّکن والمقام یبایع النّاس.(6) به سوی حضرت بقیّه‌الله بشتابید ولو از طریق خزیدن بر روی سینه باشد. به خدا سوگند، گویی می بینم بین رکن و مقام ایستاده و با مردم بیعت می کنند. از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: اذا رأیتم ناراً من المشرق شبه الهردی العظیم تطلع ثلاثه ایّام او سبعه فتوقّعوا فرج آل محمّد صلی الله علیه و آله ان شاءالله عزّوجلّ انّ‌ الله عزیز حکیم. ثمّ قال علیه السلام الصّیحه لایکون الا فی شهر رمضان لانّ شهر رمضان شهر الله وهی صیحه جبرئیل الی هذا الخلق. ثم قال ینادی مناد من السّماء باسم القائم علیه السلام فیسمع من بالمشرق ومن بالمغرب لایبقی راقد الا استیقظ ولا قائم الا قد ولا قاعد الا قام علی رجلیه فزعاً‌من ذلک الصّوت فرحم الله من اعتبرک بذلک الصّوت فانّ‌الصّوت صوت جبرئیل الروح الامین.وقال علیه السلام الصّوت فی شهر رمضان فی لیله جمعه لیله ثلاث و عشرین فلا تشکّوا فی ذلک واسمعوا واطیعوا و فی آخر النهار صوت ابلیس اللّعین ینادی الا انّ فلاناً قتل مظلوماً لیشکّک النّاس و یفتنهم فکم ذلک الیوم من شاکّ متحیّر قد فی النّار فاذا سمعتم الصّوت فی شهر رمضان فلا تشکّوا فیه انه صوت جبرئیل علیه السلام و علامه ذلک انه ینادی باسم القائم واسم ابیه علیهما السلام حتّی تسمعه العذراء فی خدرها فتحرّض اباها و اخاها علی الخروج.قال علیه السلام لابدّ من هذین الصّوتین قبل خروج القائم صوت من السّماء وهو صوت جبرئیل باسم صاحب هذا الامر واسم ابیه والصّوت الثّانی الّذی من الارض وهو صوت ابلیس اللّعین ینادی باسم فلان انّه قتل مظلوماً یرید بذلک الفتنه فاتّبعوا الصّوت الاوّل و ایّاکم والاخیر ان تفتنوا به.(7) هرگاه دیدید که آتشی عظیم از جانب مشرق روشن شد و عمر آن سه روز یا هفت روز ادامه پیدا کرد، منتظر فرج آل محمّد باشید (ظهور امام عصر روحی له الفداء)، البتّه اگر خداوند حکیم و مقتدر بخواهد. صیحة آسمانی حتماً در ماه رمضان است، زیرا ماه رمضان ماه خداوند است و این صیحه هم صدای جبرئیل (علیه السلام) است که از طرف خداوند برای این مردم فرستاده می شود. منادی از آسمان حضرت قائم (علیه السلام) را به اسم صدا می کند (محمّد بن الحسن العسکری). پس هر کسی که در مشرق و مغرب زمین است این صدا را می شنود و هر که ایستاده است می نشیند و آن کسی که نشسته است برمی خیزد و سرپا می ایستد. خداوند رحمت کند کسی که آن صدا را بشنود و عبرت بگیرد و عملاً این صدا را جواب بگوید (اطاعت کند از حضرت بقیّه‌الله ارواحنا له الفداء). برای اینکه این صدا، صدای جبرئیل روح الامین است (پیام او از سوی خداوند برای جهانیان است).امام (علیه السلام) می فرماید: صدای آسمانی در شب بیست و سوّم ماه رمضان خواهد بود. برای شما تردیدی پیدا نشود، بشنوید و اطاعت کنید و در آخر روز ابلیس معلون فریاد می زند، ای مردم! آگاه باشید که فلانی مظلوم کشته شده است. برای اینکه مردم در شک بیفتند و گرفتار امتحان بشوند. چه بسا اشخاصی که در آن روز به خاطر شنیدن این صدا سرگردان و در آتش غضب خداوند سرنگون خواهند شد. پس، وقتی که در ماه رمضان صدا را شنیدید (اینکه قائم آل محمّد آمد) در آن شک نکنید و بدانید آن، صدای جبرئیل (علیه السلام) است و علامت حقّانیّت آن صدا این است که حضرت قائم (علیه السلام) را به نام پدرش ذکر می کند (یعنی ان‌شاءالله می گوید محمّد بن الحسن العسکری علیهما السلام آمد). این صدا چنان فراگیر است که حتّی دختران پرده‌نشین نیز آن را می شنوند و پدر و برادر خود را ترغیب می کنند که از منزل بیرون بروید [و امام عصر را یاری کنید].امام پنجم (علیه السلام) می فرماید: دو صدا باید قبل از ظهور شنیده شود: یک صدا از آسمان که صدای جبرئیل است و صاحب این امر را به نام او نام پدرش معرفی می کند (محمّد بن الحسن العسکری علیهما السلام)؛ صدای دوّم صدای شیطان است که به نام فلانی است و می گوید او را مظلوم کشتند و می خواهد مردم را گمراه کند. پس، از صدای اوّل متابعت کنید؛ امّا بترسید از اینکه صدای دوّم (صدای شیطان) شما را به گمراهی کشاند. زراره می گوید از حضرت باقر (علیه السلام) پرسیدم: آیا ندای آسمانی حقّ است؟ فرمودند: ای والله حتّی یسمعه کلّ قوم بلسانهم.(8) آری، به خدا قسم، حقّ‌ است و به صورتی است که تمام مردم به زبان خودشان این ندا را می شنوند. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: فذکر آیتین قبل القائم لم یکونا منذ هبط آدم علیه السلام ابداً وذلک انّ الشّمس تنکسف فی النّصف من شهر رمضان والقمر فی آخره فقال رجل یا ابن رسول الله لابل الشّمس فی آخر الشّهر والقمر فی النّصف فقال له ابوجعفر علیه السّلام انّی لأعلم بما تقول ولکنّهما آیتان لم تکونا منذ هبط آدم.(9) در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم. آن سرور دو علامت پیش از قیام حضرت قائم را ذکر کرده، فرمودند: از وقتی که حضرت آدم (علیه السلام) به این دنیا آمد این دو آیه بزرگ هرگز دیده نشده است: آول کسوف خورشید است در نیمة ماه رمضان؛ دوّم خسوف ماه است در آخر همان ماه رمضان. مردی در مجلس نشسته بود، عرض کرد: ای پسر پیامبر! اینطور نیست بلکه درست برعکس است؛ یعنی کسوف در آخر ماه و خسوف در وسط ماه پدید می آید. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: می دانم شما چه می گویید (از لحاظ برنامه های جاری همین است)، امّا من می خواهم بگویم از اوّل تا قبل از قیام مهدی ما این کار نشده است و اختصاص به پیش از ظهور دارد. ابی الجارود از حضرت باقر (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمودند: لاترون الّذی تنتظرون حتّی تکونوا کالمعزی المواه الّتی لایبالی الخابس این یضع یده منها لیس لکم شرف ترقونه ولا سناد تسندون الیه امرکم.(10) آن چیزی را که منتظرش هستید (ظهور حضرت مهدی روحی له الفداء) نمی بینید مگر وضع شما به جایی برسد که مانند گوسفندانی شوید که گرفتار گرگهیا درنده شده باشند، در حالی که چوپانی هم نداشته باشید و گرگها از هر جای بدن شما که بخواهند شروع به خوردن می کنند. از سوی دیگر، شرف و موقعیّتی هم نداشته باشید که به آن تکیه کنید و نیز اسناد و مدارکی هم در اختیار شما نباشد که استناد به آنها کنید و سرانجام از خودتان دفاع نمایید. جابر از حضرت باقر (علیه السلام) روایت نموده است که آن حضرت فرمودند: تنزل الرّایات السّود الّتی تخرج من خراسان الی الکوفه فاذا ظهر المهدیّ بعث الیه بالبیعه.(11) پرچمهایی سیاه از خراسان به جانب کوفه می آید (کنایه است از قیام جناب حسنی). پس، وقتی که مهدی ما (علیه السلام) ظهور کرد امر به بیعت می کند.بعضی از علائم مانند سفیانی و خروج او از حتمیات است؛ یعنی حتماً باید پیش از ظهور تحقّق پیدا کند. لذا در روایت زیر از زراره بن اعین آمده است:کنت عند ابی جعفر علیه السلام فجر ذکر القائم علیه السلام فقلت ارجوا ان یکون عاجلاً ولا یکون سفیانی فقالا والله انّه لمن المحتوم الّذی لابدّمنه.(12) در خدمت حضرت باقر (علیه السلام) بودیم، سخن از حضرت قائم (علیه السلام) به میان آمد. عرض کردم: امیدوارم ظهور قائم بسیار نزدیک باشد بدون اینکه نیازی به سفیانی داشته باشد. فرمودند: به خدا نه اینچنین است؛ خروج سفیانی حتماً باید پیش از ظهور باشد. پی نوشتها : 1. روزگار رهایی، ج 1 / ص 453.2. اصول کافی، ج 1/ ص 231.3. روزگار رهایی، ج 1 / ص 485.4. الامام المهدی علیه السلام من المهد الی الظّهور، ص 390.5. اثباه الهداه، ج 7 / ص 426.6. مکیان المکارم، ج 2/ ص 184.7. همان مأخذ، ص 186.8. همان مأخذ، ص 187.9. همان مأخذ، ص 189.10.مکیان المکارم، ج2 / ص 189.11. بحارالانوار، ج 52 /ص217.12. بحارالانوار،ج 52/ ص 249. منبع: نشانه های ظهور اومحمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:18 بعد از ظهر
حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) و نشانه های ظهور قسمت اول فضل بن شاذان از ابی حمزة ثمالی چنین نقل می کند: قلت لابی جعفر علیه السلام خروج السفیانی من المحتوم؟ قال نعم والنّداأ من المحتوم وطلوع الشّمس من مغربها من المحتوم واختلاف بنی العبّاس فی الدّوله من المحتوم و قتل النّفس الزّکیّه محتوم و خروج القائم من آل محمّد صلی الله علیه وآله محتوم، قلت: وکیف یکون النّداء؟ قال ینادی من السّماء اوّل النّهار الا انّ الحقّ مع علیّ و شیعته ثمّ ینادی ابلیس فی آخرالنّهار من الارض الا إنّ الحقّ مع عثمان و شیعته فعند ذلک یرتاب المبطلون.(1) به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند: آری، صیحة آسمانی نیز از علائم حتمی است، طلوع خورشید از مغرب حتمی است، اختلاف بین بنی‌عبّاس در رابطه با حکومت حتمی است، کشته شدن نفس زکیّه حتمی است، قیام قائم آل محمّد حتمی است. عرض کردم: ندای آسمانی چگونه است؟ فرمودند: اوّل صبح منادی از آسمان ندای می کند که حق با علی (علیه السلام) و شیعیان اوست. آخر وقت همان روز منادی فریاد می زند که حق با عثمان و پیروان اوست. از شنیدن صدای دوم اهل باطل در شک می آفتند (آری، آزمایش است).ابولجارود، یکی از اصحاب حضرت باقر (علیه السلام)، می گوید آن حضرت با آگاهی کالم از آیندة قیام حضرت مهدی (علیه السلام) فرمودند:اذا قام القائم علیه السلام سار الی الکوفه فیخرج منها بضعه عشر الف نفس یدعون البتریه علیهم اسلاح فیقولون له ارجع من حیث جئت فلا حاجه لنا فی بنی فاطمه فیضع فیهم السّیف حتی یأنی علی آخرهم ثمّ یدخل الکوفه فیقتل بها کلّ‌ منافق مرتاب و یهدم قصورها و یقتل مقاتلیها حتّی یرضی الله عزّوجلّ.(2) زمانی که حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند، به کوفه تشریف فرما می شوند و بیش از ده هزار نفر از آنجا بیرون می آیند که آنها را «بتریه» می گویند. پس، به آن حضرت عرض می کنند: برگرد به همان مکانی که بوده ای، ما نیازی به فرزندان فاطمه سلام الله علیها نداریم. پس، شمشیر را می کشد و همة آنها را می کشد. سپس وارد کوفه می شود و تمام افراد منافق و جنگجو را می کشد تا خداوند متعال راضی گردد.جابر از امام باقر (علیه السلام) در ارتباط با برنامه های دولت کریمة حضرت مهدی (علیه السلام) چنین می فرماید:اذا قام القائم علیه السلام ضرب فساطیط و یعلم الناس القرآن علی ما انزل الله عزوجل فاصعتب ما یکون علی من حفظه الیوم لانه یخالف فیه التألیف.(3) هنگامی که قائم آل محمّد قیام می کند، خیمه های خودش را برپا می سازد (گویا در کوفه باشد) و قرآن را به مردم یاد می دهد، چنانکه خداوند بر رسول گرامی نازل فرمود (از نطر ترتب فرود آمدن در روزهای اول) و مردم را با قرآن این طور آشنا می کند. آن روز برای آنهایی که قرآن را قبلاً حفظ کرده اند بسیار مشکل است (از نظر ترتیب سوره ها و نازل شدن در گذشته). به امام باقر علیه السلام عرض شد: ان اصحابنا بالکوفه جماعه کثیره فلو امرتهم لاطاعوک و ابتعوک فقال یجی احدهم الی کیس اخیه فیأخد منه حاجته؟ فقال لافقال فهم بدمائهم ابخل... ثم قال انّ الناس فی هدنه نناکحهم ونوارثهم ونوارثهم ونقیم علیهم الحدود و نودی اماناتهم حتی اذا قام القائم جاءت المزایله و یأت الرّجل الی کیس اخیه فیأخذ حاجته لایمنعه.(4) اصحاب و شیعیان ما در کوفه زیاد هستند؛ اگر دستوری صادر بفرمایید از شما اطاعت می کنند. اما مدر جوابش فرمودند: آیا شیعیان ما دست در جیب یکدیگر می کنند و نیازمندیهای خودشان را برطرف می سازند؟ عرض شد: خیر. فرمودند: کسی که از انفقا مادّیات در راه خداوند مضایقه می کند چگونه جانش را به فرمان ما در راه حق بذل می نماید؟ مردم در معرض امتحان هستند. ما با آنها ازدواج می کنیم، از آنها ارث می بریم، حدود الهی را بر آنها اقامه می کنیم و امانات آنها را به ایشان برمی گردانیم تا اینکه حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند. برادری آنچنان گسترش می یابد که مردم بدون اجازه دست به جیب یکدیگر می کنند و هرچه لازم داشته باشند برمی دارند (این است برنامة عملی حکومت حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء). محمّد بن مسلم تقفی می گوید از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: القائم منصور بالرعب موید بالنصر تطوی له الارض و تظهر له الکنوز وی یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و یظهر الله تعالی به دینه ولو کره المشرکون فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر و ینزل روح الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه فقلت له یا ابن رسول متی یخرج قائمکم قال اذا تشبّه الرّجال بالنّساء والنّساء بالرّجال واکتفی الرّجال بالرّجال والنّساء بالنّساء ورکب ذوات الفروج السّروج و قبلت شهاده الزّور و ردّت شهاده العدل واستخفّ النّاس بالدّماء وارتکاب الزّنا واکل الرّا واتقی الاشرار مخافه السنتهم و خرج السّفیانی من الشّام والیمانیّ من الیمن و خسف بالبیداء و قتل غلام من آل محمّد صلی الله علیه وآله بین الرّکن والمقام اسمه محمّد بن الحسن النّفس الزّکیّه و جائت صحیه من السّماء بانّ الحقّ فیه و فی شیعته فعند ذلک خروج قائمنا فاذا خرج اسند ظهره الی الکعبه واجتمع الیه ثلا ثمائه و ثالثه عشر رجلاً و اوّل ما ینطق به هذه الآیه: «بقیّه‌الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین».(5) ثم یقول انا بقیّه‌الله و حجته و خلیفته علیکم فلایسلّم علیه مسلّم الا قال السّلام علیک یا بقیّه‌الله فی ارضه فاذ اجتمع له العقد و هو عشره آلاف رجل خرج فلایبقی فی الارض معبود دون الله عزّوجلّ من صنّم او غیره الا وقعت فیه نارفاحترق و ذلک بعد غیبه طویله لیعلم الله من یطیعه بالغیب و یؤمن به.(6)  قائم ما به وسیلة نیروهای مختلفی یاری می شود: 1. ترس و رعبی که در دلهای مردم جایگزین می شود.2.نصرت و یاری خداوند بزرگ3. زمین در اختیارش و زیر پای مبارکش و یاران عزیزش در نوردیده و جمع می شود.4. گنجهای زمین خودشان را در اختیار آن حضرت قرار می دهند.5. سلطنتش مشرق و مغرب زمین را فرا می گیرد.6. دین مقدّس اسلام بر تمام ادیان غلبه می یابد ولو اینکه دشمنان خدا راضی نباشند، و در زمین جایی غیرآباد دیده نخواهد شد.7. حضرت عیسی بن مریم از آسمان نازل می شود و پشت سر آن حضرت نماز می خواند. می گوید عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! این قیام کی خواهد بود و چه زمانی قائم شما قیام می کند؟ فرمودند: 1. هرگاه مردان شبیه به زنان و زنان مانند مردان شوند.2. مردها به مردها اکتفا می کنند و زنان به زنان (اشاره به لواط و مساحقه).3. زنان سوار بر زینها شوند (سوار شدن بر اسب، اتومیبل و وسایط نقلیة دیگر).4. شهادت دروغ و برخلاف واقع را بپذیرند.5. گواهی مردان عادل و صاحبان تقوا را ردّ کنند.6. قتل و خونریزی در میان مردم کوچک شمرده شود.7. مردم مرتکب زنا شوند.8. رباخواری در میان مردم رواج یابد.9. مردم از زبان اشرار بترسند.10. سفیانی از شام بیرون آید.11. یمانی از یمن حرکت کند.12. خسف و فرورفتگی در بیداء پدید آید.13. جوانی از آل محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) در میان رکن و مقام کشته شود که نام عزیزش محمّد بن حسن معروف به نفس زکیّه است.14. صیحه ای از آسمان بلند شود که حق با او و پیروان اوست.در این هنگام قائم ما قیام می کند. پس، آنگاه که بیرون آمد به کعبه تکیه می دهد و سیصد و سیزده تن از یاران مخصوص آن حضرت اطرافش را می گیرند و اوّل سخنی که می فرمایند این آیة شریفه است:‌ «باقیماندة خدا بهتر است برای شما اگر به خدا ایمان دارید». سپس می فرماید من بقیّه‌الله و حجّـ و جانشین خداوند در روی زمین هستم. پس، همة مسلمانان آن حضرت را با این عبارت سلام می کنند: «سلام بر تو ای بقیّه‌الله در روز زمین». پس، وقتی که آن عدد معیّن که ده هزار نفر باشد در خدمت آن حضرت اجتماع کردند از مکّه بیرون می آیند و در کرة زمین معبودی جز خداوند یکتا عبادت نخواهد شد، اساس بت‌پرستی و غیره از بین خواهد رفت و همة آنها در آتش غضب آن سرور خواهند سوخت. ای محمّد بن مسلم! البته این قیام با این محتوی بعد از غیبت طولانی خواهد بود. برای اینکه خداوند عالم، بندگان مطیع و فرمانبردار خودش را به جهانیان معرّفی کند و بشناساند. علی بن مهزیار از حضرت ابوجعفر (علیه السلام) حدیث می کند که آن جناب فرمودند: کانّی بالقائم یوم عاشورا یوم السّبت قائماً‌بین الرّکن والمقام بین یدیه جبرئیل ینادی البیعه لله فیملاها عدلاً کما ملئت ظلماً‌و جوراً.(7) گویا می بینم قائم [آل محمّد] را در روز عاشورا، روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده در حالی که جبرئیل (علیه السلام) در کنار ایشان است و فریاد می زند بیعت برای خداست (مردم دنیا! بیعت با حضرت مهدی روحی له الفداء، در حقیقت، بیعت با خداوند است). آنگاه دنیا را پر از عدل و داد می کند چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد. یعقوب سرّاج از جابر روایت می کند که آن حضرت فرمودند: یا جابر لایظهر القائم حتی یشمل [الناس بـ] الشّام فتنه یطلبون المخرج منها فلا یجدونه و یکون قتل بین الکوفه والحیره قتلا هم علی سواء و ینادی مناد من السّماء.(8) ای جابر! قائم ظاهر نمی شود مگر اینکه فتنه ای [مردم را] در شام فراگیرد. مردم راه فرار از این فتنه را پیدا نمی کنند. بین کوفه و حیره کشتاری می شود که هر دو طرف از نظر دادن کشته مساوی هستند (یا از لحاظ کمّیت یا کیفیّت) و منادی از آسمان ندا می دهد. محمّد بن مسلم از حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند: توقعوا الصّوت یأتیکم بغته من قبل دمشق فیه لکم فرج عظیم.(9) منتظر صدا که ناگهان از ناحیة دمشق می رسد، باشید. البتّه در این صورت [صوت] برای شما فرج عظیمی است.خوانندة عزیز! آیا منظور از کلمة «صوت» صیحة آسمانی است؟ به ظاهر یا همین است یا قیام سفیانی. امید است صدای حیاتبخش جبرئیل (علیه السلام) باشد.از حضرت باقر (علیه السلام) در باب نشانه های ظهور حضرت بقیّه‌الله ارواحنا له الفداء حدیث مفصّلی نقل شده است که ما به بیان مختصری از آن بسنده می کنیم. امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: فینزل امیر جیش السّفیانی البیداء فینادی مناد من السّماء «یابیداء ابیدی القوم» فیخسف بهم فلا یفلت منهم الا ثلاثه نفر یحوّل الله وجوههم الی اففیتهم وهم من کلب وفیهم نزلت هذه الآیه «یا ایّها الذین أوتوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدّقاً لما معکم من قبل ان نطمس وجوهاً‌ فنردّها علی ادبارها».قال والقائم یومئد بمکّه قد اسند ظهره الی البیت الحرام مستجیراً به فینادی یا ایها النّاس انّا نستنصر الله فمن اجابنا من النّاس فانّا اهل بیت نبیکم محمّد و نحن اولی النّاس بالله و بمحمّد صلّی الله علیه و آله فمن حاجّنی فی آدم و من حاجّنی فی ابراهیم فانا اولی النّاس بابراهیم ومن حاجّنی فی محمّد صلّی الله علیه وآله فانا اولی الناس بمحمّد صلّی الله علیه وآله ومن حاجّنی فی النبیّین فانا اولی النّاس بالنّبییّن الیس الله یقول فی محکم کتابه «انّ‌ الله اصطفی آدم ونوحاً‌ و آل ابراهیم و آل‌عمران علی العالمین ذرّیّه بعضها من بعض والله سمیع علیم».فانا بقیه من آدم و ذخیره من نوح و مصطفی من ابراهیم و صفوه من محمّد صلی الله علیهم اجمعین الا فمن حاجّنی فی کتاب الله فانا اولی النّاس بکتاب الله الا فمن حاجّنی فی سنّه رسول الله صلّی الله علیه و آله فانا اولی بسنه رسول الله صلّی الله علیه وآله فانشد الله من سمع کلامی الیوم لمّا بلغّ الشّاهد منکم الغائب و اسألکم بحق الله و حقّ رسوله صلّی الله علیه وآله و بحقّی فانّ لی علیکم حقّ القربی من رسول الله الا اغنتمونا و منعتمونا ممّن یظلمنا فقد أخفنا و ظلمنا و طردنا من دیارنا و ابنائنا و بغی علینا و دفعنا عن حقّنا وافتری اهل الباطل علینا فا الله الله فینا لا تخذلونا وانصرونا ینصرکم الله تعالی.قال فیجمع الله علیه اصحابه ثلا ثمائه و ثلاثه عشر رجلاً و یجمعهم الله له علی غیر میعاد قزعاً‌ کقزغ الخریف وهی یا جبر الآیه الّتی ذکرها الله فی کتابه: «اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً انّ‌ الله علی کلّ شیء قدیر».فیبایعونه بین الرّکن والمقام ومعه عهد من رسول الله صلّی الله علیه و آله قد توارثته الابناء عن الآباء. والقائم یا جابر رجل من ولد الحسین یصلح الله له امره فی لیله، فما اشکل علی النّاس من ذلک یا جابر فلا یشکلنّ علیهم ولادته من رسول الله صلی الله علیه واله ووراثته العلماء عالماً بعد عالم فان اشکل هذا کله علیهم فانّ الصّوت من السّماء‌لایشکل علیهم اذا نودی باسمه واسم ابیه و امّه.(10) فرمانده لشکر سفیانی در زمین بیداء فرود می آید. ناگهان منادی از آسمان ندا می دهد: ای زمین بیداء! دشمنان خداوند را نابود کن. پس، زمین شکافته می شود و همة آن جمعیّت را فرو میرد مگر سه نفر را که صورتهای آنها به عقب برمی گردد و اینها از طایفة کلب هستند و این آیه دربارة آنها نزال شده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به قرآنی که فرستادیم ایمان آوردید که تصدیق کنندة ‌تورات و انجیل شماست پیش از آنکه به رویتان از اثر ضلالت خط بلان کشیم یا گونه ها را واژگون کنیم».(11) امام باقر (علیه السلام) می فرماید: قائم (علیه السلام) آن روز در مکّه است و پشت به خانة‌کعبه داده در حالی که پناه به کعبه برده است. پس ندا می دهد: ای مردم! ما از خداوند طلب یاری می کنیم. پس، هر کسی از مردم که دعوت ما را اجابت کرد باید بداند که ما از اهل بیت پیامبر شماها هستیم و من از همة مردم سزاوارتر هستم نسبت به خداوند بزرگ و پیامبر او. ای مردم! هر کسی که با من محاجّه کند در مورد آدم (علیه السلام)، باید بداند که من نسبت به آدم از همه برترم و هر کسخی که در ارتباط با نوح با من محاجّه کند، باید بداند که من نسبت به نوح از همه مقدّم‌ترم و هر کسی که ما من محاجّه کند نسبت به ابراهیم، باید بداند که من اولی از همه هستم و آن کسی که نسبت به حضرت محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) با من محاجّه کند، باید بداند من در رابطه با حضرت محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) از همه برترم و هر کسی که در ارتباط با انبیاء با من محاجّه کند، من اولی هستم از همه نسبت به انبیاء آیا نمی بینی که خداوند در قرآن محکمش می فرماید: «خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و دودمان عمران را بر عالمیان برگزیده است»؟(12) پس، من باقیمانده از آدم و ذخیره از نوح و برگزیده ابراهیم و خلاصه ای هستم از وجود مقدّس محمّد (صل الله علیه و آله وسلم). آگاه باشید، هر کسی که با کتاب خدا با من به مجادله بپردازد، من اولی از همه هستم نسبت به قرآن خداوند، و هرسی که در ارتباط با سنّت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با من محاجّه نماید، من از همه سزاوارترم نسبت به آن بزرگوار. شما را به خدا سوگند می دهم آن افرادی که امروز سخنان مرا شندیند آن را به غایبان برسانند. از شما سوال می کنم به حقّ خداوند و حقّ رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم)، به حقّ من بر شما که به جهت نزدیک بودن با رسول خدا بر شما دارم (فرزند او هستم) ما را یاری کنید نسبت به آن افرادی که با ما ظلم کردند. به درستی که ستمگران ما را از وطنمان دور ساختند و حقّ ما را غصب کردند و ما و فرزندانمان را آواره نمودند و دربارة ما ستم روا داشتند و نگذاشتند که ما از حقّ خودمان استفاده کنیم و اهل باطل برما افترا بستند. بترسید از خدا، بترسید از خدا و ما را رها نسازید بلکه یاریمان کنید تا اینکه خداوند شما را یاری فرماید.امام باقر (علیه السلام) فرمودند: در این مقوع خداوند سیصد و سیزده تن اصحاب خاصّ آن حضرت را مانند ابرهای پراکنده در فصل سوّم از فصول چهارگانه که آن را «خریف» (پاییز) می نامند در خدمت آن حضرت حاضر می کند و این جریان (حضور اصحاب) ـ ای جابر! ـ مصداق این آیة شریفه است: «هر کجا که باشید خداوند همة شما را به میعادگاه خواهد آورد، به درستی که خداوند بر هر چیز تواناست».(13) پس آن سیصد و سیزده تن بین رکن و مقام با آن حضرت بیعت می کنند (با مهدی آل محمّد سلام الله علیه) و با او عهدی است از رسول الله (صل الله علیه و آله وسلم) که توسّط پدران بزرگوارش به دست او رسیده است. ای جابر! قائم مردی است از فرزندان امام حسین (علیه السلام) که خداوند امر قیامش را در یک شب اصلاح می کند. ای جابر! چگونه برای این مردم مشکل است باور کنند که او (قائم) فرزند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و مقام وراثت از آباء و اجدادش به او رسیده و او وارث علم همة آنهاست؟ ای جابر! اگر پذیرفتن اینها بر مردم مشکل باشد اما صیحة آسمانی را نمی توانند نپذیرند که او (قائم آل محمّد روحی له الفداء) را به اسم خودش و نام پدرش و اسم مادرش معرّفی می کند (محمّد فرزند حسن مادرش نرجس، دیگر نمی توانند او را ردّ و انکار کنند).جابر بن یزید از حضرت باقر (علیه السلام) حدیث می کند دربارة اصحاب حضرت مهدی (علیه السلام) که امام باقر (علیه السلام) فرمودند:کأنّی باصحاب القائم علیه السلام وقد احاطوا بما بین الخافقین فلیس من شیء الا وهو مطیع لهم حتّی سباع الارض وسباع الطّیر یطلب رضاهم فی کل شیء حتّی تفخر الارض علی الارض و تقول مربّی الیوم رجل من اصحاب القائم علیه السلام.(14) گویی می بینم که یاران امام عصر (علیه السلام) جهان را محاصره کرده اند و همة موجودات مطیع و فرمانبردار آنها هستند حتّی درندگان صحرا و درندگان پرنده. موجودات مختلف عالم فقط خشنودی آنها را می خواهند. حتّی بعضی از نقاط زمین مباهات می کند بر بعضی دیگر و می گوید امروز یکی از یاران قائم (علیه السلام) بر روی من عبور کرد.دربارة قیام جناب سیّد حسنی از خراسان و تشرّف ایشان به خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء، امام باقر (علیه السلام) چنین فرموده است:تنزل الرّایات السود الّتی تخرج من خراسان الی الکوفه فاذا ظهر المهدی بمکّة بعثت الیه بالبیعه.(15) پرچمهایی که از خراسان حرکت کرده اند در سرزمین کوفه به اهتزاز درمی آیند (پرچمدار و رهبر این قیام جناب سیّد حسنی است). وقتی حضرت مهدی (علیه السلام) در مکّه ظاهر شدند افرادی را خدمت آن حضرت می فرستد و آمادگی خودش را برای بیعت با آن حضرت اعلام می دارد. راوی می گوید از حضرت ابوجعفر (علیه السلام) در مورد حضرت قائم (علیه السلام) پرسیدم فرمودند: انه لایکون حتی ینادی مناد من السّماء یسمع اهل المشرق والمغرب حتّی تسمع الفتاه فی خدرها.(16) امر قیام آن حضرت محقّق نخواهد شد مگر اینکه منادی از آسمان صدا بلند کند که تمام مردم مشرق و مغرب حتّی دختران پرده‌نشین هم بشوند. ناحیة قطّان از حضرت باقر (علیه السلام) نقل می کند که شنیدم که آن حضرت می فرمودند: ان المنادی ینادی انّ المهدیّ من ال محمّد فلان بن فلان باسمه و اسم ابیه (یعنی محمّد بن الحسن العسکریّ علیهما السّلام) فینادی الشّیطان انّ فلاناً وشیعته علی الحق یعنی رجلاً من بنی امیّه.(17) منادی از آسمان ندا سر می دهد که مهدی آل محمّد (فلان پسر فلان است) که نام مبارک اصلی حضرت باشد و نیز شیطان فریاد می زند و نام یکی از بنی امیّه را می برد که فلانی و پیروان او بر حق هستند.خوانندة‌ عزیز! امتحانی است برای مردم. خوشا به حال آن کسانی ه صدای اوّل را می شنوند و متابعت می کنند و صدای دوّم را رد می کنند.ادامه دارد. پی نوشتها : 1. ارشاد مفید، ج 3 ص 347. 2. همان مأخذ، ص 358.3. همان مأخذ، ص 360.4. تاریخ مابعد الظّهور، ص 762.5. هود / 86.6. اثباه الهداه، ج 7 / ص 392.7. غیبت طوسی، ص 274.8. غیبت نعمانی، ص 279.9. همان مأخذ، ص 279.10. غیبت نعمانی، ص 280. 11. نساء / 47.12. آل عمران / 34.13. بقره / 148.14. الامامه و التّبصره، ص 131.15. الملاحم والفتن، ص 56.16. غیبت نعمانی، ص 257.17. همان مأخذ، ص 264. منبع: نشانه های ظهور اومحمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:17 بعد از ظهر
حضرت امام صادق (علیه السلام) و نشانه های ظهور قسمت پنجم امام صادق (علیه السلام) دربارة برنامه های ابتدایی قیام حضرت قائم روحی له الفداء می فرماید: انّه اول قائم قیوم منّا اهل البیت یحدّثکم بحدیث لا تحتملونه فتخرجون علیه برمیله الدّسکر فتقاتلونه فیقتلکم و هی آخر خارجه تکون.(1) امام مهدی (علیه السلام) اولین قائم ما خاندان رسالت است که قیام می کند و به شما سخنی می گوید که تاب تحمّل شنیدن آن را ندارید. از این جهت، در مقابل او در تپّه های دسکره خروج می کنید و با او می جنگید و او شما را طعمة شمشیر خود می سازد. و این آخرین جمعیّتی است که در مقابل حضرت می جنگد.(دسکره در لغت به معنای قریة بزرگ و دهکده آمده، شاید این حدیث اسم ماکنی در عراق باشد).امام ششم (علیه السلام) در تأویل آیة «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»(2) (خدا آن کسی است که پیامبرش را با دین حق فرستاد تا اینکه بر همة ادیان و مداهب غلبه پیدا کند ولو اینکه مشرکان و کافران ناراحت باشند) می فرماید:والله ما نزل تأویلها بعد ولا ینزل تأویلها حتّی یخرج القائم علیه السالم فاذا خرج القائم علیه السلام لم یبق کافر بالله العظیم ولا مشرک بالامام الا کره خروجه حتّی ان لو کان کافراً او مشرکاً فی بطن صخره لقالت یا مؤمن فی بطنی کافر فاکسرنی واقتله.(3) به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه نیامده است تا اینکه قائم ما ظهور کند. وقتی که قائم (علیه السلام) ظهور کرد هیچ کافری به خداوند برزگ و هیچ مشرکی نسبت به امام نمی ماند مگر اینکه خروج حضرت مهدی (علیه السلام) را دوست ندارند؛ امّا آنچنان عرصه بر دشمنان خداوند تنگ می شود که اگر کافری یا مشرکی در شکاف کوهی پنهان شده باشد آن کوه فریاد می زند: ای سپاهیان حضرت مهدی! بیایید یک دشمن اینجاست؛ او را بیرون کنید و بکشید.آری، حکومت امام عصر روحی له الفداء حکومت خداوند است و دربارة این حکومت فرموده اند: «ولایمکن الفرار من حکومتک» (هیچ کس نمی تواند از حکومت خداوند بگریزد). ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که آن حضرت فرمودند: اوّل من یبایع القائم علیه السلام جبرائیل علیه السلام فینزل فی صوره طیر ابیض فیبایعه ثمّ یضع رجلاً علی البیت الحرام و رجلاً‌ علی المسجد الاقصی و ینادی بصوت طلق ذّلق الخلائق اتی امرالله فلا تستعجلوه.(4) اول کسی که با قائم ما بیعت می کند جبرئیل (علیه السلام) است که به صورت پرندة سفیدی از آسمان به زیر می آید و با حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء بیعت می کند. سپس یک پای خود را بر روی بام کعبه می گذارد و پای دیگر را بر روی بام بیت المقدّس. آنگاه فریاد می زند که همة‌ مردم صدایش را می شنوند و می گوید: «امر خدا آمد، در آن شتاب نکنید».امام ششم (علیه السلام) در ارتباط با روزهای اول ظهور، از امام عصر (علیه السلام) بیانی نقل فرمودند که خلاصه و جان این خطبه به فرمایش علّامة مجلسی چنین است: «من مجموعه ای از کمالات انبیاء و ائمّة معصومین هستم و آنچه سبب شد که مردم از آنها متابعت کنند همه در وجود من جمع شده است». به گفتة شاعر آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری. اکنون به متن و ترجمة فرمایش امام صادق (علیه السلام) توجّه فرمایید:وسیّدنا القائم مسنداً‌ ظهره الی الکعبه و یقول ما معشر الخلائق الا ومن اراد ان ینظر الی ادم وشیث فها اناذا آدم وشیث الا و من اراد ان ینظر الی نوح وولده سام فها اناذا نوح و سام الا ومن اراد ان ینظر الی ابرهیم واسمعیل فها اناذا ابرهیم واسمعیل الا ومن اراد ان ینظر الی عیسی وشمعون فها اناذا عیسی وشمعون الا ومن اراد ان ینظر الی محمّد وامیرالمؤمنین صلوات الله علیهما فها اناذا محمّد وامیرالمؤمنین الا ومن اراد ان ینظر الی الحسن والحسین فها اناذا الحسن والحسین الا ومن اراد ان ینظر الی الائمه من ولد الحسین فها اناذا الأئمّة.(5) آقای ما قائم پشت به خانة کعبه می زند و مردم را مخاطب قرار داده، چنین می فرماید: هر کسی بخواهد آدم و شیث را ببیند بیاید مرا ببیند. ای مردم! هر کس بخواهد نوح و پسر او سام را ببیند من نوح و سام هستم. آگاه باشید هر کس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند بیاید مرا ببیند. ای جهانیان! آن کسی که مایل باشد عیسی و شمعون را زیارت کند بداند که من عیسی و شمعون هستم. ای مردم دنیا! اگر کسی بخواهد محمّد و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما را زیارت کند من محمّد و امیرالمؤمنین هستم. ای مردم عالم! هر کسی بخواهد حسن و حسین را زیارت کند بیاید مرا ببیند، من حسن و حسینم. ای مردم! هر کسی بخواهد ائمّة معصومین از فرزندان امام حسین (علیه السلام) را ببیند من همان ائمّه از فرزندان حسین هستم.خوانندة‌ عزیز! تمام صفات و کمالات که در پیامبران و اوصیای آنها جمع شده و همة اوامری که خداوند بزرگ دربارة آنها صادر فرموده که وجوب اطاعت از آنها و ترک نافرمانی این ذوات مقدّسه زیربنای آن را تشکیل می دهد، همة‌اینها در وجود مقدّس حضرت بقیّه‌الله ارواحنا له الفداء جمع است و می توان گفت به عنوان مثال وجود عزیزش آیینه ای است که تمام فرستادگان خداوند در آن نمایان اند ـاللّهمّ عجّل فرجه ـ. عیسی بن اعین از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که آن سرور فرمودند: السّفیانی من المحتوم و خروجه فی رجب و من اوّل خروجه الی آخره خمسه عشر شهراً، ستّه اشهر یقاتل فیها فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعه اشهر لایزید علیها یوماً.(6) خروج سفیانی از حتمیّات است (باید واقع شود) و تمام مدّت خروجش بیش از پانزده ماه نخواهد بود که شش ماه آن را می جنگد و چون بر پنج ایالت فرمانروایی پیدا کرد نه ماه بدون یک روز زیادتر حکومت می کند.گفته شده است که پنج ایالت عبارتند از: دمشق، فلسطین، اردن، حمص و حلب. عبدالله سنان از حضرت صادق (علیه السلام) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند: النّداء من المحتوم والسّفیانی من المحتوم وقتل النّفس الزّکیّه من المحتوم وکفّ تطلع من السّماء من المحتوم وقال فزعه فی شهر رمضان توقظ النّائم و تفزع الیقظان و تخرج التفاه من خدرها.(7) ندای آسمانی حتمی است، خروج سفیانی حتمی است، کشته شدن نفس زکیّه حتمی است، پیدا شدن دستی در آسمان حتمی است و ترس و فزعی در ماه مبارک رمضان پیش می آید که افراد خوابیده را بیدار کند، آنهایی که بیدارند به فزع درآیند و دختران از پس پرده بیرون بیایند (البتّه از ترس). امام صادق (علیه السلام) به معلّی بن خنیس که از اصحاب آن حضرت است فرمودند: انّ‌امر السّفیانیّ من الامر المحتوم و خروجه فی رجبٍ.(8) خروج سفیانی از اموری است که حتماً‌ باید قبل از ظهور واقع گردد و خروج او در ماه رجب است. امام ششم (علیه السلام) می فرمایند: للقائم علیه السلام خمس علامات السّفیانیّ والیمانیّ والصّحیه من السّماء وقتل النّفس الزّکیّه والخسف بالبیداء.(9)  برای قائم ما پنج نشانه است: 1. خروج سفیانی2. خروج یمانی3. صیحة آسمانی4. کشته شدن نفس زکیّه5. فرورفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء. حمران بن اعین از امام ششم (علیه السلام) حدیث کرده است که آن بزرگوار فرمودند: از علائمی که حتماً‌ باید پیش از ظهور حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء در خارج محقّق شود خروج سفیانی و فرورفتن در زمین بیداء و کشته شدن نفس زکیّه و ندای آسمانی است. زراره بن اعین می گوید: از حضرت امام (علیه السلام) شنیدم که می فرمایند: ینادی مناد من السّماء انّ‌ فلاناً هو الامیر وینادی مناد «انّ‌ علیاً وشیعته هم الفائزون» قلت فمن یقاتل المهدی علیه السالم بعد هذا فقال علیه السلام انّ الشّیطان ینادی «انّ‌ فلاناً‌و شیعته هم الفائزون» یعنی رجلاً من بنی امیّه قلت فمن یعرف الصّادق من الکاذب قال علیه السلام یعرفه الّدین کانوا یروون حدیثنا و یقولون انّه یکون قبل ان یکون ویعلمون انّهم هم المحقون الصّادقون.(10) منادی از آسمان فریاد می زد به اینکه فلان (حضرت مهدی روحی له الفداء) امیر بر مردم است و نیز منادی از آسمان می گوید که علی (علیه السلام) و شیعیانش رستگارند. گفتم: پس از این دو ندای آسمانی دیگر چه کسی با حضرت مهدی (علیه السلام) جنگ می کند؟ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بعد از این دو ندا شیطان فریاد می زند که فلانی و پیروانش رستگارانند. منظور از فلانی یعنی مردی از بنی امیّه. عرض کردم: چگونه راستگو از دروغگو تمیز داده می شود؟ (بین این دو برنامه چگونه می توان حق را شناخت؟). فرمودند: آنهایی که احادیث ما خاندان رسالت را خوانده اند، می دانند و می گویند از پیش به ما گفته شده که حق با صیحة اول و برنامة‌ اول است و صدای دیگر صدای شیطان است و نباید از آن پیروی کرد. مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه از عبدالله بن عجلان نقل می کند که ایشان فرمودند: ذکرنا خروج القائم علیه السلام عند ابی عبدالله فقلت له کیف لنا ان نعلم ذلک فقال یصبح احدکم و تحت رأسه صحیفه علیها مکتوب طاعه معروفه.(11) در خدمت امام صادق (علیه السلام) شرفیاب بودیم، سخن از خروج حضرت قائم (علیه السلام) به میان آمد. عرض شد: ما چگونه از روز قیام آگاهی پیدا کنیم؟ فرمودند: سر از خواب برمی دارد کسی از شما در حالی که می بیند ورقه ای زیر سر او گذاشته اند و روی آن نوشته شده «طاعه معروفه». عبدالله بن سنان می گوید: کنت عند ابی عبدالله علیه السلام فسمعت رجلاً‌ من همدان یقول له انّ هؤلاء العامّه یعیّرونا و یقولون لنا انّکم تزعمون انّ منادیاً‌ ینادی من السّماء باسم صاحب هذا الامر و کان علیه السلام متّکأ فغضب وجلس. ثمّ قال لاترووه عنّی وارووه عن أبی ولا حرج علیکم فی ذلک اشهد انّی قد سمعت ابی علیه السلام یقول والله انّ ذلک فی کتاب الله عزّوجلّ لبین حیث یقول «ان نشأ ننزّل علیهم من السّماء آیه فظلّت اعناقهم لها خاضعین» فلا یبقی فی الارض یومئذ احد الا خضع و ذلّت رقبته لها فیؤمن اهل الارض اذا سمعوا الصّوت من السّماء الا انّ‌ الحقّ فی علیّ بن ابی طالب علیه السلام وشیعته قال فاذا کان من الغد صعد ابلیس فی الهواء حتّی یتواری عن الارض ثمّ ینادی الا انّ‌ الحقّ فی عثمان بن عفّان وشیعته فانّه قتل مظلوماً ‌فاطلبوا بدمه قال علیه السلام فیثبّت الله الّذین آمنوا بالقول الثّابت عل الحقّ‌ وهو النّداء الاوّل ویرتاب یومئذٍ الّذین فی قلوبهم مرض، والمرض والله عداوتنا فعند ذلک یتبرّؤون منّا ویتناولونا فیقولون انّ‌ المنادی الاوّل سحر من سحر الو [هذا] البیت.(12) در خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودم، شنیدم مردی از اهل همدان به آن حضرت عرض کرد: دشمنان شما ما را سرزنش می کنند و می گویند شما گمان می کنید که منادی از آسمان به نام صاحب این امر (ولایت) صدا می زند؟ امام (علیه السلام) همانگونه که تکیه داده بودند نشستند درحالی که آثار غضب از چهرة مبارکشان نمایان بود. فرمودند: این مطلب را از من روایت نکنید بلکه از پدرم روایت کنید. به خدا قسم، شنیدم پدرم می فرمود این مطلب (صیحة آسمانی) در قرآن خداوند است آنجایی که می فرماید «اگر ما بخواهیم، از آسمان آیت قهر نازل گردانیم که همه به جبر گردن زیر بار ایمان فرو آورند».(13) در آن روز در سرتاسر کرة زمین نمی ماند کسی مگر اینکه در مقابل این صیحه به زانو درمی آید و گردنها کج می شوند. پس، وقتی که صیحة آسمانی بلند شد و حجّت خداوند (حضرت مهدی روحی له الفداء) را معرّفی کردند تمام ساکنان کرة‌ زمین ایمان می آورند. مضمون صدا این است که ای مردم دنیا! آگاه باشید که حق با علیّ بن ابی‌طالب (علیه السلام) و پیروان اوست. فردای آن روز شیطان در میان زمین و آسمان فریاد می زند که حق با عثمان بن عفّان و پیروان اوست؛ او مظلوم کشته شده است؛ پس انتقام خون او را بگیرید. آنگاه خداوند دوستان ما را را برای ندای اول ثابت قدم می دارد (به دوستی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و فرزندانش)، امّا انهایی که دارای قلبهای بیمار هستند و در وادی هلاکت سقوط خواهند کرد. و به پروردگار سوگند که امراض قلبی آنها غیر از دشمنی ما اهل بیت چیز دیگری نخواهد بود و می گویند صدای اول از سحر و جادوهای این خانواده بود (اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین). سدیر از امام صادق (علیه السلام) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند: یا سدیر الزم بیتک وکن حلساً من احلاسه واسکن ماسکن اللیل والنّهار فاذا بلغ انّ‌ السّفیانیّ قد خرج فارحل الینا ولو علی رجلک قلت جعلت فداک هل قبل ذلک شیء قال نعم واشار بیده بثلاث اصابعه الی الشّام وقال ثلاث رایات رایته حسنیه ورایه امویّه ورایه قیسیّه فبیناهم [علی ذلک] اذقد خرج السّفیانیّ فیحصدهم حصد الزّرع ما رأیت مثله قطّ.(14) ای سدیر! در خانة خودت قرار بگیر و مانند فرش منزل باش و ساکت بمان تا وقتی که سفیانی خروج می کند. به مجرّد رسیدن خبر خروج سفیانی فوراً به سوی ما (مهدی ما) حرکت کن اگرچه با پای پیاده باشد. عرض کردم: آیا پیش از این جریان نشانه ای هست که دلیل بر تحقّق خروج سفیانی باشد؟ فرموند: آری. و با سه انگشت اشاره به شام فرمودند و توضیح دادند که سه پرچم در اهتزاز می آید:1. پرچم حسنیّه2. پرچم امویّه3. پرچم قیسیّهدر همین اثنا سفیانی خروج می کند و پیروان هر سه پرچم را مانند محصولات زراعی درو می کند و به کشتاری دست می زند که مانند آن هیچگاه ندیده‌ای. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خروج الثلاثه الخراسانیّ والسّفیانیّ والیمانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد ولیس فیها رایه باهدی من رایه الیمانی یهدی الی الحقّ.(15) خروج خراسانی و سفیانی و یمانی هر سه در یک سال و در یک ماه و در یک روز است؛ امّا هیچ پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی نیست. آری، مردم را دعوت به حق می کند. ابان بن تغلب از حضرت صادق (علیه السلام) روایت می کن که فرمودند: سیئاتی فی مسجدکم ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلاً یعنی مسجد مکّه یعلم اهل مکّه انّة لم یلد [هم] آباؤهم ولا اجدادهم علیهم السّیوف مکتوب علی کلّ سیفٍ. کلمه تفتح الف کلمه فیبعث الله تبارک و تعالی ریحاً فتنادی بکلّ واد هذا المهدیّ یقضی بقضاء داود وسلیمان علیهما السلام لایرید علیه البیّنه.(16) زود باشد که در مسجد شما (مکّة معظّمه) سیصد و سیزده نفر اجتماع می کنند. مردم مکّه می دانند که ایناه در مکّه متولّد نشده اند. شمشیرهایی به دست دارند و روی لبة هر شمشیر جمله ای نوشته شده است که هزار کلمه از آن گرفته می شود (در این جمله از روایت سرّی از اسرار بزرگ ولایت نهفته است که در ظهور معلوم می شود). خداوند تبارک و تعالی بادی را مأمور می کند که در تمام دنیا فریاد بزند: ای مردم جهان! این است مهدی آل محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) که داوری می کند مانند سلیمان و داود (علیهما السلام) و احتیاج به دلیل و برهان ندارد (قضاوت آن حضرت براساس واقع است). پی نوشتها : 1. همان مأخذ، ص 516.2. توبه / 33.3. کمال‌الدّین صدوق، ج 2 / ص 387 (چاپ جدید، ص 670، ح 16).4. روزگار رهایی، ج 1 / ص 506.5. الامام المهدی علیه الاسلام من المهد الظّهور، ص 516. 6. اثباه الهداه، ج 7 ؟ ص 430.7. همان مأخذ، ص 423.8. همان مأخذ، ص 396.9. مکیال المکارم، ج 2 / ص 185.10. همان مأخذ، ص 188.11. همان مأخذ، ص 189.12. همان مأخذ، ص 187.13. شعرا / 4.14. بحارالانوار، ج 52 / ص 270 و 271.15. همان مأخذ، ص 210.16. همان مأخذ، ص 286. منبع: نشانه های ظهور اومحمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:17 بعد از ظهر
حضرت امام صادق (علیه السلام) و نشانه های ظهور  قسمت سوم مفضّل بن عمر از اصحاب حضرت صادق (علیه السلام)، از محل و کیفیّت ظهور حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء و نشانه های آن سوال کرد، می گوید: یا سیدی فمن این یظهر و کیف یظهر قال یا مفضل یظهر وحده و یأتی البیت وحده ویلج الکعبه وحده ویجنّ‌علیه اللیل وحده فاذا نامت العیون وغسق اللّیل نزل الیه جبرئیل و میکائیل علیهم السلام و الملئکه صفوفاً فیقول له جبرئیل یا سیّدی قولک مقبول و امرک جائز فیمسح علیه السلام یده علی وجهه و یقول «الحمد لله الّذی صدقنا وعده وارثنا الارض نتبوّاء من الجنّه حیث نشاء فنعم اجر العاملین». ویقف بین الرّکن والمقام فیصرخ صرخه فیقول یا معشر نقبائی واهل خاصّتی و من ذخرهم الله لنصرتی قبل ظهوری علی وجه الارض ائتونی طائعین فترد صیحته علیه السلام علیهم وهم علی محاریبهم وعلی فرشهم فی شرق الارض و غربها فیسمعونه فی صیحه واحده فی اذن کلّ رجل فیجیئون نحوها ولا یمضی لهم الا کلمحه بصر حتّی یکون کلّهم بین یدیه علیه السلام بین الرّکن والمقام فیأمر الله عزّوجلّ النّور فیصیر عموداً من الارض الی السّماء فیستضیی به کلّ مومن علی وجه الارض و یدخل علیه نور من جوف بیته فتفرح نفوس المؤمنین بذلک النّور وهم لایعلمون بظهور قائمنا اهل البیت علیه و علیهم السلام ثم یصبحون وقوفاً بین یدیه وهم ثلثمائه و ثلاثه عشر رجلاً بعدّه اصحاب رسول الله صلّی الله علیه وآله یوم بدر.(1) ای مولای عزیزم! محلّ ظهور مهدی شما کجاست و چگونه ظاهر می شود؟ فرمودند: به تنهایی ظاهر می شود، به تنهایی وارد مسجد الحرام می شود، به تنهایی دست به دامن کعبه می زند، شب را به تنهایی در کنار بیت بسر می برد. چون مردم به خواب روند و شب فرا رسد جبرئیل و میکائیل و صفوف فرشتگان بر او وارد شوند. جبرئیل به آن حضرت عرض می کن که ای آقای من! گفتارت مقبول و فرمانت مطاع است. پس، آن حضرت دست بر چهره اش کشیده، می فرماید: «ستایش خداوندی را که وعدة لطف و رحمتش را بر ما محقّق فرمود و ما را وارث همة سرزمین بهشت گردانید تا هر جای آن که بخواهیم، منزل کنیم، زیرا آن روز پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود».(2) آنگاه امام بین رکن و مقام می ایستد و فریاد می زند: ای یاران مخصوص من و ای کسانی که خداوند شما را برای نصرت و یاری من بر روی زمین ذخیره کرده است! با حالت اطاعت نزد من حاضر شوید. صیحه و فریاد امام در شرق و غرب به گوش آنها می رسد و آن صدای ملکوتی را می شنوند و به طرف امام حرکت می کنند و در چشم به هم زدنی بین رکن و مقام نزد امام حاضر می گردند. در این حال، خداوند متعال به نور امر می کند که به صورت عمودی از زمین تا آسمان برآید و تمام ساکنان روی زمین را از پرتو خود روشن سازد. مؤمنان را این نور به شادی و سرور وامی دارد، زیرا از قیام قائم ما اهل بیت خبر ندارند، امّا چون صبح شود آنها در محضر مقدّس و در فرمان امام (علیه السلام) قرار می گیرند و تعداد آنها سیصد و سیزده نفر ـ به عدد اصحاب پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله وسلم) در روز جنگ بدر ـ است.  عمر بن حنظله از امام ششم (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند: خمس قبل قیام القائم من العلامات الصّیحه والسّفیانیّ والخسف بالبیداء و خروج الیمانیّ وقتل النّفس الزّکیّه.(3)  پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) پنج نشانه تحقّق پیدا می کند: 1. صیحة آسمانی 2. خروج سفیانی 3. فرورفتگی در بیداء (زمینی است نزدیک مکّة منوّره) 4. خروج یمانی 5. کشته شدن نفس زکیّه  فضل بن شاذان از ابی بصیر نقل نموده است که او گفت: قال ابوعبدالله علیه السلام انّ القائم صلوات الله علیه ینادی اسمه لیله ثلاث و عشرین و یقوم یوم عاشورا یوم قتل فیه الحسین بن علیّ علیه السلام.(4) حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند که قائم آل محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) در شب بیست و سوّم ماه رمضان با ندای آسمانی معرّفی می شود و روز عاشورا قیام می کند و آن روزی است که امام حسین (علیه السلام) را شهید کردند.  یعقوب سرّاج به امام صادق (علیه السلام) عرض می کند: متی فرج شیعتکم؟ فقال: اذا اختلف ولد العبّاس و وهی سلطانهم وطمع فیهم من لم یکن یطمع وخلت العرب اعنّتها ورفع کلّ ذی صیصیه صیصیته وظهر السّفیانی واقبل الیمانیّ وتحرّک الحسنیّ خرج صاحب هذا الامر من المدینه الی مکّه بتراث رسول الله صلی الله علیه وآله قلت و ما تراث رسول الله صلی الله علیه وآله؟ فقال سیفه ودرعه و عمامته و برده ورایته و قضیبه وفرسه ولامته وسرجه.(5) عرض کردم: یا ابن رسول الله! فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ فرمودند: وقتی که اولاد عبّاس در حکومت با هم اختلاف پیدا نمایند و افرادی طمع ریاست را پیدا کنند که نباید بکنند (شایستگی اجتماعی نداشتن) و عرب کیان خود را از دست بدهد، سفیانی خروج می کند و یمانی قیام می نماید و حسنی (منظور جناب سیّد حسنی است از خراسان) حرکت می کند. در این هنگام، صاحب این امر (امر ولایت) از مدینه به سمت مکّة معظّمه حرکت می کند در حالی که «تراث» رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم) را همراه دارد. می گوید عرض کردم: «تراث» چیست؟ فرمودند: شمشیر، زره و عمّامة رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و برد آن حضرت و پرچم او و عصای آن سرور و اسب‌سواری با آلات جنگی و همة‌وسایل نبرد که جدّش خاتم الانبیاء (صل الله علیه و آله وسلم) داشتند، امام عصر ارواحنا له الفداء همة‌ این مواریث را همراه دارد.  ابی‌بصیر از حضرت صادق (علیه السلام) خبر می دهد که آن حضرت فرمودند: علامه خروج المهدیّ کسوف الشّمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشره واربع عشره منه. (6) نشانة ظهور مهدی (علیه السلام) کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است و وقت کسوف سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.  زراره از امام صادق (علیه السلام) دربارة حق بودن صیحة آسمانی می پرسد، آن حضرت می فرمایند: ای والله حتّی یسمعه کلّ‌ قوم بلسانهم.(7) آری، به خدا سوگند حق است و تمام مردم به زبان مخصوص خودشان این صدا را می شوند.  هشام بن سالم از امام صادق (علیه السلام) حدیث می کند که فرمودند: ما یکون هذا الامر حتّی لایبقی صنف من النّاس الا وقد ولوّا علی النّاس حتّی لایقول قائل «انّا لو ولیّنا لعدلنا» ثمّ یقوم القائم بالحقّ والعدل.(8) امر قیام مهدی ما محقّق نخواهد شد مگر اینکه تمام اصناف مردم به حکومت برسند تا نتوانند بگویند اگر حکومت به دست ما داده می شد عدالت و حق را اجرا می کردیم. بعد از رسیدن همة طبقات به حکومت آنگاه مهدی ما ظاهر می شود و حق و عدالت را اجرا می کند. موضوع امتحان و آزمایش شده همة طبقات یکی از مقدّمات و نشانه های قیام جهانی حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء است. لذا امام صادق (علیه السلام) در این روایت به منصور می فرماید: قال ابوعبدالله علیه السلام یا منصور انّ‌هذا الأمر لایأتیکم الا بعد [اَ] یأس لا والله لایأتیکم حتّی تمیّزوا لا والله لایأتیکم حتِّ تمحّصوا ولا والله لایأتیکم حتّی یشقی من شقی و یسعد من سعد.(9)  امر ولایت و حکومت ما آل محمّد محقّق نخواهد شد مگر بعد از اینکه آزمایشهایی به عمل آید: 1. به خدا سوگند، مهدی ما قیام نمی کند مگر بعد از مأیوس شدن همه از وجود مقدّسش (آری، می گویند اگر بود، می آمد؛ پس چرا اینقدر طول کشیده است؟). 2. نه به خدا سوگند نمی آید مگر اینکه افراد از یکدیگر امتیاز پیدا کنند (خبوان از بدان مشخّص شوند). 3. نه به خدا سوگند، قائم ما ظاهر نمی شود تا اینکه همه شناخته بشوند (از نظر دینی و ولایت). نه به خدا سوگند، آنگاه موعود اسلام ظهور می کند که افرادی که باید سعادتمند بشوند، به اخیار خودشان راه سعادت را برگزینند و آنهایی که دارای خبث باطن و سوء سریره هستند به اختیار خودشان راه شقاوت را در پیش گیرند. آری، همة‌ مردم باید قبل از حکومت جهانی سرور عالم حضرت مهدی ارواحنا له الفداء امتحان بشوند. سعادتمند آن افرادی هستند که در این آزمایش با معدّلی خوب قبول می شوند.  ار حضرت صادق (علیه السلام) حدیث کرده اند که آن امام عزیز فرمودند: انّ‌لله مائده بقرقیسا یطلع مطلع من السّماء فینادی یا طیر السّماء و یا سباع الارض هلمّؤا الی الشّبع من لحوم الجبّارین.(10) از سوی خداوند متعال سفره ای گسترده می شود، گوینده ای از آسمان فریاد می زند: ای پرندگان آسمان و ای درندگان روز زمین! بیایید و شکم را از گوشت ستمگران و جبّاران عالم سیر کنید. خوانندة عزیز! این بیان کنایه است از اینکه دیگر عمر ستمگران خاتمه یافته و امنیّت و رفاه در زندگی برای همة موجودات آماده است. ویل لطغاه العرب من شرّقد افترب قلت کم مع القائم من العرب قال شیء یسیر وعن غیبه النّعمانیّ انّه لایخرج مع القائم من العرب الحد.(11) وای بر سرکشان عرب از شرّی که نزدیک شده است. راوی می گوید عرض کردم: از اصحاب حضرت قائم چند نفر عرب هستند؟ فرمودند: ناچیز (بسیار کم). امّا «غیبت نعمانی» می گوید از عرب در خدمت حضرت قائم کسی نیست. (منظور اصحاب خاص هستند).  بنابر نقل «الزام النّاصب»، امام صادق (علیه السلام) در باب علائم قبل از ظهور امام روحی له الفداء چنین فرمودند: لایخرج القائم عجّل الله تعالی فرجه من مکّه حتّی یکون مثل الحلقه قلت وکم الحلقه قال عشره آلاف جبرئیل عن یمینه ومیکائیل عن یساره ثمّ یهزّ الرّایه المغلّبه ویسیریها فلا یبقی احد فی المشرق ولا فی المغرب الا بلغها وهی رایه رسول الله صلی الله علیه وآله نزل بها جبرئیل یوم بدر ثمّ لفّها ودفعها الی علیّ‌ علیه السلام حتّی اذا کان یوم البصره فنشرها امیرالمؤمنین علیه السالم ففتح الله علیه ثمّ لفّها فهی عندنا لاینشرها احد حتّی یقوم القائم فاذا هو قام فنشرها لم یبق بین المشرق و المغرب الا بلغها ویسیر الرّعب قدّامها شهراً وعن یمینها شهراً وعن یسارها شهراً ثمّ قال یا محمّد (صلی الله علیه وآله) انّه یخرج موتوراً غضبان اسفاً لغضب الله علیه هذا الخلق علیه قمیص رسول الله الّذی کان علیه یوم احد وعمامه السّحاب ودرع رسول الله السّابغه وسیف رسول الله ذوالفقار یجرّأ السّیف علی عاتقه ثمانیه اشهر هرجاً فیبد أببنی شیبه فیقطع ایدیهم ویعلّقها فی الکعبه وینادی منادیه هؤلاء سرّاق الله ثمّ یتناول المفقودین عن فرشهم وهو قول الله عزّؤجلّ «اینما تکونوا یأت یکم الله جمیعا».(12) مهدی ما عجل الله تعالی فرجه از مکّه خارج نمی شود تا اینکه دارای حلقه باشد. راوی می گوید عرض کردم: میزان حلقه چیست؟ فرمودند: یک سپاه ده هزار نفری در حالی که جبرئیل (علیه السلام) در طرف راست و میکائیل در طرف چپ آن حضرت در حرکت اند و پرچم رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به اهتزاز درمی آورند و تمام مردم مشرق و مغرب از خبر قیام و به اهتزاز درآمدن آن آگاه می شوند و این پرچم مخصوص رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در روز بدر جبرئیل آن را از آسمان آورد. آنگاه رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم) آن پرچم را پیچید و به علی (علیه السلام) داد تا اینکه جنگ بصره پیش آمد و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرچم را به اهتزاز درآورد و خداوند آن پیروزی درخشان را نصیبش فرمود و بعد از فتح بصره حضرت امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن پرچم را پیچیدند و الان در نزد ماست. و هیچ کس آن پرچم را نمی گشاید و به دست نمی گیرد مگر اینکه قائم ما قیام کند و آن را به اهتزاز درآورد و این پرچم خبر برافراشته شدنش به شرق و غرب عالم می رسد و جهان را در سیطرة خود قرار می دهد و از آ» طرف در پیشاپیش آن در اندازة یک ماه مسافت و نیز از طرف راست و چپ آن موجب از خوف و ترس راه می افتد (البتّه دلهای مردم را پر می کند) و قلبها را مسخّر می نماید. او ناراحت و غضبناک ظاهر می شود و برای این مردم که گرفتار غضب خداوند شده اند متأسّف است، در حالی که پیراهن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ احد و نیز عمّامة مخصوص و زره آن حضرت را پوشیده و شمشیر جدّش (ذوالفقار) را به دست گرفته است و این شمشیر را از غلاف بیرون می کشد و هشت ماه آن را به زمین نمی گذارد. ابتدا بنی‌‌شیبه را از بین می برد و دستهای آنها را قطع می کند و به دیوار کعبه می آویزد و از طرف حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء منادی ندا می کند که اینها دزدان دین خدا و حرم خدا هستند. سپس سیصد و سیزده تن یاران مخصوص شرفیاب می شوند که خداوند درباره‌شان فرموده است: «همة شما را خداوند خواهد آورد».(13) امام صادق (علیه السلام) دربارة جهانگیری حضرت ولیّ عصر و یاران عزیزش برنامة جالبی ردر این حدیث فرموده اند که شرح آن را به نظر خوانندگان عزیز می رسانیم تا مشکل بی‌اساس به نظر بعضیها در ارتباط با اینکه چگونه حکومت واحد جهانی به وجود می آید، حل بشود. امام صادق (علیه السلام) در این حدیث می فرماید: إذا قام القائم عجّل الله تعالی فرجه بعث فی اقالیم الارض فی کلّ اقلیم رجلاً یقول عهدک فی کفّک فاذا ورد علیک ما لاتفهمه ولا تعرف القضاء فیه فانظر الی کفّک واعمل بما فیها قال ویبعث جنداً‌الی القسطنطنیّه فاذا بلغوا الی الخلیج کتبوا علی اقدامهم شیئاً‌ومشوا علی الماء فاذا نظر الیهم الرّوم یمشون علی الماء قالوا هؤلاء اصحابه یمشون علی الماء فکیف هو فعند ذلک یفتحون لهم ابواب المدینه فید خلونها فیحکمون فیها ما یریدون.(14) وقتی قائم ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند و جهان را مسخّر اراده و حکومت خود قرار دهد، در هر قسمتی و قارّه ای از دنیا کسی را به عنوان نمایندگی از طرف خودش معیّن می فرماید و فرمان کارش را به این مضمون صادر می کند: برنامة قضایی تو در کف دست تو است. پس، هرگاه مشکلی پیش آید که حکم خداوند را در آن امر نمی دانی به کف دستت نظر کن و آنچه را در کف دستت دیدی همان تکلیف تو است و به آن عمل کن. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: آنگاه حضرت قائم لشکری به قسطنطنیّه می فرستد و وقتی که به دریا رسیدند عبارتی به کف پاهای خود می نویسند و روی آب راه می روند. مردم می گویند: اینهنا که اصحاب حضرت قائم هستند و روی آب راه می روند پس خود آن حضرت چه خواهد کرد. در این موقع چون شکست خود را قطعی می بیننند دروازده هاش شهر را به روی آنها می گشایند. پس، آنها فرمانروایی را به دست می گیرند و هر فرمانی بخواهند صادر می کنند (این است معنی ولایت تکوینی و تشریعی).  از امام صادق (علیه السلام) در رابطه با صیحة آسمانی حدیث می کنند که فرمودند: انّه قال العالم الّذی فیه الصّیحه قبله الایه فی رجب قلبت و ما هی قال وجه یطلع فی القمر وید بارزه.(15) پیش از آن سالی که ندای آسمانی بلند می شود در ماه مبارک رجب نشانة دیگری باید دیده شود. عرض کردم: آن چیست؟ فرمودند: صورتی در ماه پیدا می شود و دستی ظاهر می گردد که همه آ» را می بینند.  امام صادق (علیه السلام) در مقام بیان مواریث انبیاء این طور فرموده اند: الواح موسی عندنا و عصا موسی عندنا ونحن ورثه النّبیّین.(16) الواحی که خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) نازل فرموده نزد ماست (وظایف و تکالیف آسمانی از طرف خداوند) و نیز عصای حضرت موسی (علیه السلام) که به وسیلة آن دشمنان خداوند را به خاک مذّلت می انداخت در نزد ما آل محمّد است. بنابراین، ما خاندان رسالت وارث همة پیامبران هستیم. خوانندة‌ عزیز! اکنون آن الواح و عصای حضرت موسی (علیه السلام) به دست وجود مقدّس حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء است ـ اللهمّ عجّل فرجه ـ . ادامه دارد.  پی نوشتها : 1. بحارالانوار، ج 53 / ص 7. 2. زمر / 74. 3. غیبت طوسی، ص 267. 4. همان مأخذ، ص 274. 5. غیبت نعمانی، ص 270. 6. همان مأخذ، ص 272. 7. همان مأخذ، ص 274. 8. همان مأخذ، ص 274. 9. الامامه والتّبصره، ص 130. 10. الزام النّاصب، ج 2 / ص 163. 11. همان مأخذ، ص 159. 12. همان مأخذ، ص 164. 13. بقره / 148. 14. الزام النّاصب، ج 2 / ص 287. 15. غیبت نعمانی، ص 252. 16. روزگار رهایی، ص 458.  منبع: نشانه های ظهور او محمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:16 بعد از ظهر
حضرت امام صادق (علیه السلام) و نشانه های ظهور قسمت چهارم امام صادق (علیه السلام) دربارة ساعت اوّل تشرّف حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء به مسجد الحرام می فرماید:والله لکأنّی انظر الیه دخل مکّه وعلیه برده رسول الله و علی رأسه عمامه صفراء وفی رجلیه نعل رسول الله المخصوفه وفی یده هراوته یسوق بین یدیه اعنزاً عجافاً‌ حتّی یصل بها نحو البیت الیس ثمّ احد یعرفه. ویصبح النّاس فی مکّه فیقولون من هذا الرّجل الّذی بجانب الکعبه و ما هذا الخلق الّذی معه هذه الآیه الّتی رأیناها اللیله ولم نرمثلها؟ فیقول بعضهم لبعض هذا صاحب الغنیزات.(1) به خدا سوگند، گویی با این چشم او را می بینم که داخل مکّه شده است، درحالی که برد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به تن کرده و عمّامة زرد بر سر دارد و نعلین مخصوص رسول الله (صل الله علیه و آله وسلم) را به پا کرده و نیزة آن حضرت را در دست دارد. در جلوی او تعدادی بزهان لاغر در حرکت اند و آنها را به سوی کعبه سوق می دهد درحالی که کسی آن حضرت را نمی شناسد. مردم مکّه صبحگاهان که برمی خیزند به یکدیگر می گویند: این مردی که در اطراف کعبه است، کیست؟ این افرادی که اطراف او را گرفته اند چه کسانی هستند؟ نشانه هایی ملاحظه کردیم که نظیرش را ندیده بودیم. اینها چیست و از کجاست؟ بعضی مردم به بعضی دیگر می گویند: این آقا صاحب بزهاست که دیروز وارد مکّه معظّمه شد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: یخّ یخّ للطّالقان.(2) آفرین بر طالقان. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: اذا قام القائم عجّل الله تعالی فرجه نزلت سیوف القتال علی کلّ سیف اسم الرّجل واسم ابیه.(3) زمانی که قائم ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام می کند شمشیرهایی از آسمان فرود می آیند که خصوصیّاتشان این است که نام جنگجو و نام پدرش با قلم قدرت روی لبة آنها نوشته شده است.امام صادق (علیه السلام) در کیفیّت آمدن سیصد و سیزده تن یاران مخصوص حضرت مهدی روحی لتراب مقدمه الفداء چنین می فرمایند:سیأتی الله بثلاثمأه وثلاثه عشر رجلاً‌فی مسجدکم هذا یعلم اهل مکّه انّهم لم یولدوا من آبائهم ولا اجدادهم علیهم سیوف مکتوب علی کلّ سیف اسم الرّجل واسم ابیه ونسبه.(4) خداوند سیصد و سیزده تن یاران مخصوص حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در همین مسجد شما (مسجدالحرام) جمع می کند و مردم مکّه با دیدنشان می دانند که ایشان از اهل مکّه و از آباء و اجداد آنها نیستند. شمشیرهایی به دست دارند که روی لبة آنها اسامی صاحبانشان و نام پدرشان و نسب آنها نوشته شده است.دراین فرمان کوتاه امام صادق (علیه السلام) شیعیان را برای شرکت در قیام جهانی حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) مکلّف فرموده اند که در خود آمادگی رزمی ایجادکنند اگر چه تهیّة یک تیر باشد و می فرمایند: وقتی که خداوند این آمادگی را در شما ببیند امیدوارم به شما مهلتی مرحمت کند و ظهور آن سرور را درک نمایید:لیعدّ احدکم لخروج القائم علیه السلام ولو سهماً فان علم الله ذلک من نیّته رجوت لأن ینسأ فی عمره حتّی یدرکه ویکون من اعوانه وانصاره.(5)  دربارة قدرت سپاهیان حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء امام ششم (علیه السلام) می فرماید: یخرج بجیش لو استقبل به الجبال لهدمها واتخذ فیها طریقاً.(6) لشکریان آن حضرت اگر با کوه روبرو شوند کوهها را درهم می کوبند و دل آنها را شکافته، مسیر خود قرار می دهند.آری، با نیروی مادّی و معنوی، ایجاد تونلها می کنند و بدون گذشت زمان و صرف وقت زیاد به هدفهای خود می رسند. امام صادق (علیه السلام) دربارة آثار شکوهمند قیام حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء چنین می فرمایند: یعزّ الله به الأسلام بعد ذلّه ویحییه بعد موته ویضع الجزیه ویدعو الی الله بالسّیف فمن ابی قتل ومن نازعه خذل یظهر من الدّین ما هو علیه الدّین فی نفسه ما لوکان رسول الله صلّی الله علیه وآله یحکم به یرفع المذاهب من الارض فلا یبقی الا الدّین الخالص.(7) 1. عزّت واقعی اسلام را بعد از ذلّتش به آن برمی گرداند.2. احکام و وقانین مردة اسلام را (از نظر ظاهر) حیات می بخشد.3. جزیه از کفّار برداشته می شود.4. با شمشیر قیام یم کند و مردم را به سوی خداوند می خواند و هر کس اجابت نکرد کشته می شود و هر کس با آن حضرت نبرد کند منکوب می شود.5. در قیام جهانی حضرت صاحب الامر (علیه السلام) قیافة واقعی اسلام که بعد از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در زیر پرده ها پنهان مانده است، به طوری که در زمان حیات آن حضرت بود، آشکار می گردد.6. تمام مذاهب از سرتاسر جهان برچیده می شود.7. تنها دین جهانی همة مردم دین مقدّس اسلام، آن هم براساس رهبری اهل بیت عصمت و طهرت سلام الله علیهم اجمعین، خواهد بود.امام صادق علیه السلام در مورد چگونگی برخورد امام عصر روحی له الفداء با مردم ـ اعمّ‌ از عرب و عجم و ... ـ چنین می فرماید:اذا خرج القائم لم یکن بینه و بین العرب والفرس الا السّیف لا یأخذها الا بالسّیف ولا یعطیها الا السّیف.(8) قیام قائم ما براساس قدرت است و چون بنا بر اصلاح جهان است دیگر مدارا کردن در این دولت وجود ندارد: با عرب و فارس و غیره با شمشیر برخورد می کند، با شمشیر می گیرد و آنچه بخواهد عطا کند نیز با شمشیر است (کنایه از اینکه تمام برنامه و برخوردها بر پایة قدرت است).حضرت امام ششم (علیه السلام) در این روایت تفاوت میان برخورد مردم زمان جاهلّیت با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و برخورد مردم زمان ظهور را با حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء بیان فرموده اند و شایسته است خوانندگان عزیز خوب دقّت کنند تا ویژگیهای حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) را بیشتر درک کنند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:انّ‌ قائمنا اذا قام استقبل من جهله النّاس اشدّ ممّا استقبله رسول الله صلّی الله علیه وآله من الجاهلیّه فقیل له کیف ذلک فقال انّ‌ رسول الله اتی النّاس وهم یعبدون الحجاره والصّخور والعیدان والخشب المنحوته وانّ قائمنا اذا قام اتی النّاس وکلّهم یتأوّلون علیه کتاب الله و تحتجّ علیه به ویقاتله علیه اما والله لدیخلنّ علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحرّ‌والقرّ.(9) هنگامی که قائم ما قیام کند آنچه از مردم نادان می بیند به مراتب بیش از آن چیزی است که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) از مردم دوران جاهلیّت دیدند. گفته شد: چگونه است آن؟ پس فرمودند: وقتی که جدّم خاتم الانبیاء (صل الله علیه و آله وسلم) به رسالت مبعوث شد مردم انواع بتهای سنگی و چوبی را پرسش می کردند (اینها کمتر نیاز به دلیل بر اثبات بطلان بت‌پرستی داشتند)؛ امّا حضرت صاحب الامر آنگاه که قیام می کند همة مردم با تمسّک به قرآن و تأویل کتاب خداوند (به نفع خودشان) با آن حضرت به مقابله می پردازند.قسم به خداوند که عدالت مهدی ما در تمام خانه های آنها وارد می شود چنانچه سرما و گرما داخل می شود (قدرت نفوذ معنوی ولایت را بیان می کند).امام صادق (علیه السلام) دربارة آزمایشی که روزهای اول ظهور برای یاران مخصوص امام عصر (علیه السلام) (سیصد و سیزده تن) پیش می آید چنین فرموده اند:کانّی انظر الی القائم علیه السلام علی منبر الکوفه و حوله اصحابه ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلاً عدّه اهل بدر وهم اصحاب الالویه وهم حکّام الله فی ارضه علی خلقه حتّی یستخرج من قبائه کتاباً مختوماً‌ بخاتم من ذهب عهد معهود من رسول الله صلّی الله علیه وآله فیجفلون عنه اجفال الغنم البکم فلا یبقی منهم الا الوزیر واحد عشر نقیباً کما بقوامع موسی بن عمران فیجولون فی الارض ولای یجدون عنه مذهباً‌فیرجعون الیه والله انّی لاعرف الکلام الّذی یقوله لهم فیکفرون به.(10) گویی می بینم قائم ما (علیه السلام) در کوفه بالای منبر نشسته و اصحاب مخصوص که سیصد و سیزده تن هستند، به عدد اصحاب بدر، در خدمت حضور دارند. ناگهان امام زمان (صل الله علیه و آله وسلم) نامه ای با مهر طلایی از جیب قبای خود بیرون می آورد که البتّه عهدنامه ای است از رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم) برای آن حضرت. چون مفاد عهدنامه را برای آنها می خوانند مانند گلّة گوسفند گرگ زده همه، بجز وزیر و یازده تن از نقبا به عدد نقبای بنی اسرائیل، بقیّه همه آن سرور را رها کرده، در سرتاسر کرة زمین سر می کنند و چون مرجع و پناهی غیر از او نمی بینند دوباره بر می گردند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: ای مفضّل! به خدا سوگند، من می دانم که حضرت قائم (علیه السلام) چه می فرماید که سبب فرار کردن آنها می شود. مفضّل بن عمر از حضرت صادق (علیه السلام) دربارة پیراهن یوسف (علیه السلام) اینچنین می فرماید: سمعته یقول أتدری ما کان قمیص یوسف علیه السلام؟ قلّت: لا. قال انّ‌ ابراهیم علیه السلام لمّا اوقدت له النّار اتاه جبرئیل بثوب من ثیاب الجنّه فالبسه ایّاه فلم یضرّه معها حرّ‌ولا برد فلمّا حضر ابراهیم الموت جعله فی تمیمه وعلّقه علی اسحق وعلّقه اسحق علی یعقوب قلمّا ولد یوسف علیه السالم علّقه علیه و کان فی عضده حتّی کان من امره ما کان فلّما اخرجه یوسف علیه السلام بمصر من التّمیمه وجد یعقوب علیه السلام ریحه وهو قوله تعالی حکایه عند «انی لأجد ریح یوسلف لولا ان تفنّدون» فهو ذلک القمیص الّذی انزل من الجنّه قلت جعلت فداک فالی من صار هذا القمیص؟ قال الی اهله وهو مع قائمنا اذا خرج ثمّ قال کلّ نبیّ ورث علماً‌او غیره فقد انتهی الی محمّد صلّی الله علیه وآله.(11) از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرماید: می دانی پیراهن یوسف (علیه السلام) چه بود؟ عرض کردم: نه. فرمودند: چون برای سوزاندن ابراهیم (علیه السلام) آتش افروختند و خواستند آن حضرت را در آتش بیندازند، جبرئیل (علیه السلام) برای او پیراهنی آورد و به تن او کرد که جلوی حرارت آتش و همچنین سردی هوا را می گرفت؛ لذا آتش حضرت ابراهیم (علیه السلام) را نسوزانید. چون زمان وفاتش رسید آن را در یک جلد قرار داد و به بازو (یا گردن) اسحاق آویزان کرد و جناب اسحاق آن را به یعقوب داد و یعقوب این بازوبند را یا در هنگام ولادت یوسف (علیه السلام) و یا وقت رفتن همراه برادرانش به صحرا به بازوی او بست. یوسف (علیه السلام) بعد از آن سرگذشت بزرگ آن را از جلدش در مصر بیرون آورد. آنوقت یعقوب پیامبر در کنعان به فرزندانش گفت بوی یوسف را می شنوم اگر مرا متّهم قرار ندهید (خرافات پیری یا غیر آن). و این است معنی آیة «اگر مرا تخطئه نکنید من بوی یوسف را می شنوم»(12) و این همان پیراهن است که جبرئیل از بهشت آورد. مفضّل می گوید عرض کردم: آن پیراهن کجاست؟ فرمودند: در نزد اهلش و آن با مهدی ما است، وقتی که قیام کند. و بدان هر پیامبری که علم یا چیز دیگری داشته است همة آنها به جدّم حضرت محمّد (صل الله علیه و آله وسلم) داده شده است.امام صادق (علیه السلام) دربارة چگونگی قدرت حکومت حضرت ولیّ عصر ارواحنا له الفداء توضیح می فرمایند که باید کوردلان توجّه کنند تا بدانند چگونه حکومت واحد جهانی را براساس عدل و داد اجتماعی تشکیل می دهد و همة حکومتها و رژیمهای خون‌آشام را از بین می برد و پرچم مقدّس قرآن و مکتب اهل بیت را در سرتاسر جهان به اهتزاز درمی آورد. و اینک روایت و ترجمه اش:انّه اذا تناهت الامور الی صاحب هذا الامر رفع الله تبارک وتعالی کلّ منحفض من الارض و خفض له کلّ‌مرتفع منها حتّی یکون الدّنیا عنده بمنزله راحته فایّکم لو کانت فی راحته شعره لم یبصرها.(13) هرگاه قائم ما قیام کند خداوند بزرگ تمام پستیها و بلندیهای زمین را برای او یکسان می کند تا همه چیز را ببیند و دنیا برای او درست مانند کف دستی می شود. آیا گر یکی از شما مویی در کف دستش باشد می شود که آن را نبیند؟ این است معنای قدرت بی نهایت و این است جلوه‌گاه حکومت واحد جهانی آن سرور براساس عدالت. امام صادق (علیه السلام) دربارة برخورد بعضی از علما و پیروان آنها با امام عصر روحی له الفداء چنین می فرماید: اعداؤه مقلّده الفقهاء اهل الاجتهاد لما یرونه یحکم بخلاف ما ذهب الیه ائمّتهم ولولا انّ السیف بیده لافتی الفقهاء بقتله ولکنّ الله یظهره بالسّیف والکرم فیطیعونه ویخافون فیتقبّلون حکمه من غیر ایمان بل یضمرون خلافه اذا خرج فلیس له عدوّ‌ مبین الا الفقهاء خاصّه هو والسّیف اخوان.(14) دشمنان روزهای اول قیام حضرت مهدی (علیه السلام) مقلّدان و پیروان فقها هستند؛ چون می بینند احکامی که از طرف آن حضرت صادر می شود برخلاف فتوای پیشوایان آنهاست. نه تها مقلّدان فقها دشمن امام عصر هستند بلکه خود فقها هم اگر آن حضرت قیام به شمشیر نکرده بودند و قدرت در دستشان نبود هر آینه فتوای کشتن آن سرور را صادر می کردند. امّا چون آن حضرت با شمشیر برنده و دست بخشنده ظهور می کند، از روی ترس و به طمع مقام اظهار ایمان و پیروی از او می کنند و خلاف آن را در دل پنهان می دارند. هنگامی که خروج کند دشمن آشکاری بجز فقها ندارد. امام و شمشیر برادر هستند (کنایه از اینکه در همه جا و با همه کس از موضع قدرت سخن می گوید). امام ششم (علیه السلام) در هنگام ظهور حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء به مردم هشدار می دهند: یخرج علی فتره من الدّین ومن ابی قتل و من نازعه خذل یظهر من الدّین ماهو الدّین علیه فی نفسه ما لوکان رسول الله یحکم به. اعداؤه الفقهاء المقلدّون یدخلون تحت حکمه خوفاً من سیفه وسطوته ورغبه فیما لدیه یبایعه العارفون بالله تعالی من اهل الحقایق عن شهود وکشف بتعریف الهیّ.(15) مهدی ما در زمان فترت دین قیام می کند (زمان فترت دین به از اول غیبت صغری تا ساعت آخر غیبت کبرای آن حضرت گفته می شود؛ یعنی در این مدت دست مردم به رهبر واقعی آسمانی نمی رسیده است). هر کس دعوت و امر آن حضرت را نپذیرد حتماً کشته می شود و کسی که سرستیز و مبارزه داشته باشد مخذول و منکوب خواهد شد. او چهرة واقعی دین را ظاهر می کند که اگر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود همان سیما را به عنوان دین به مردم نشان می داد. دشمنان او در آن زمان فقهایی هستند که مقلّدانی دارند که از ترس شمشیر و برای رسیدن به مقام و جاه به آن حضرت اظهار ایمان می کنند. مردان حق و تربیت شدگان آغوش مقدّس توحید که تا اندازه ای پرده از جلو چشمشان بالا رفته است با حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء بیعت می کنند.خوانندة عزیز! ممکن است این تظاهر به ایمان به حضرت مهدی روحی له الفداء مربوط به روزهای اول باشد، چون امام دوازدهم باطن افراد را می بیند و برحسب واقع با مردم برخورد می کند.ادامه دارد. پی نوشتها : 1. همان مأخذ، ص 458. 2. همان مأخذ، ص 429.3. همان مأخذ، ص 430.4. همان مأخذ، ص 430.5. همان مأخذ، ص 431.6. همان مأخذ، ص 513.7. همان مأخذ، ص 514.8. همان مأخذ، ص 515.9. همان مأخذ، ص ص 515.10. کمال‌الدّین صدوق، ج 2 / ص 290 (چاپ جدید، ص 672، ح 25).11. همان مأخذ، ص 391 (چاپ جدید، ص 674، ح 28).12. یوسف / 94.13. کمال‌الدّین صدوق، ج 2 / ص 392 (چاپ جدید، ص 674، ح 29).14. روزگار رهایی، ص 515.15. همان مأخذ، ص 516. منبع: نشانه های ظهور اومحمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:15 بعد از ظهر
حضرت امام صادق (علیه السلام) و نشانه های ظهور قسمت دوم حمران که یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) است از آن حضرت نقل می کند که فرمودند: وذکر هؤلاء عنده وسوء حال الشّیعه عندهم فقال انّی سرت مع ابی جعفر [المنصور] وهو فی موکبه وهو علی فرس و بین یدیه خیل ومن خلفه خیل وانا علی حمار الی جانبه فقال لی یا با عبدالله قد کان ینبغی لک ان تفرح بما اعطانا الله من القوّه وفتح لنا من العزّه ولا تخبر النّاس انّک احقّ بهذا الامر منّا و اهل بیتک فتغرینا بک و بهم قال فقلت و من رفع هذا الیک عنّی فقد کذب فقال اتحلف علی ما تقول قال فقلت انّ النّاس سحره یعنی یحبّون ان یفسدوا قلبک علیّ فلا تمکّنهم من سمعک فانّا الیک احوج منک الینا فقال لی تذکر یوم سألتک «هل لنا ملک» فقلت «نعم طویل عریض شدید فلا تزالون فی مهله من امرکم وفسحه من دنیاکم حتّی تصیبوا منّا دماً ‌حراماً فی شهر حرام فی بلد حرام؟» فعرفت انه قد حفظ الحدیث فقلت لعلّ الله عزّوجلّ ان یکفیک فانّی لم اخصّک بهذا انّما هو حدیث رویته ثمّ‌ لعلّ غیرک من اهل بیتک ان یتولّی ذلک فسکت عنّی فلمّا رجعت الی منزلی اتانی بعض موالینا فقال جعلت فداک والله لقد رأیتک فی موکب ابی جعفر وانت علی حمار وهو علی فرس وقد اشرف علیک یکلّمک کانّک تحته فقلت بینی و بین نفسی هذا حجّه الله علی الخلق و صاحب هذا الامر الّذی یقتدی به وهذا الاخر یعمل بالجور و یتقل اولاد الانبیاء و یسفک الدّماء فی الارض بما لایحبّ‌الله وهو فی موکبه و انت علی حمار فدخلنی من ذلک شکّ حتّی خفت علی دینی و نفسی قال فقلت رو رأیت من کان حولی و بین یدیّ و من خلفی و عن یمینی و عن شمالی من الملائکه لا حتقرته واحتقرت ما هو فیه فقال الان سکن قلبی ثمّ قال ال یمتی هولاء یملکون؟ اومتی الرّاحه منهم؟ فقلت الیس تعلم انّ لکلّ شیء مدّه قال بلی فقلت هل ینفعک علمک انّ هذا الامر اذا جاء کان اسرع من طرفه العین انّک لوتعلم ما لهم عندالله عزّوجلّ و کیف هی کنت لهم اشدّ بعضاً‌ولو جهدت وجهت اهل الارض ان یدخلهم فی اشدّماهم فیه من الا ثم لم یقدروا فلا یستفزّنّک الشّیطان فانّ العزّه لله ولرسوله وللمؤمنین ولکنّ المنافقین لایعلمون الا تعلم انّ من انتظر أمرنا وصبر علی ما یری من الاذی والخوف هو غداً فی زمرتنا فاذا رأیت الحقّ قدمات وذهب اهله ورأیت الجور قد شمل ابلاد ورأیت القرآن قد خلق واحدث فیه ما لیس فیه ووجّه علی الاهواء و رأیت الدّین قد انکفأ کما ینکفی الاناء ورأیت اهل الباطل قد استعلوا علی اهل الحقّ ورأیت الشّرَ ظاهراً‌ لاینهی عنه و یعدّر اصحابه ورأیت الفسق قد ظهر واکتفی الرّجال بالرّجال والنّساء بالنّساء ورأیت المؤمن صامتاً‌لایقبل قوله ورأیت الفاسق یکذب ولا یردّ علیه کذبه و فریته ورأیت الصّغیر یستحقر بالکبیر ورأیت الأرحام قد تقطّعت ورأیت من یمتدح بالفسق یضحک منه ولا یردّ علیه قوله ورأیت الغلام یعطی ما تعطی المرده ورأیت النّساء یتزوّجن النّساء ورأیت الثّناء قد کثر ورأیت الرّجل ینفق المال فی غیر طاعه الله فلا ینهی ولا یؤخذ علی یدیه ورأیت النّاظر یتعوّذ بالله ممّا یری المؤمن فیه من الاجتهاد ورأیت الجار یوذی جاره ولیس له مانع ورأیت الکافر فرحاً لما یری فی المؤمن مرحاً‌ لما یری فی الارض من الفساد ورأیت الخمور تشرب علانیه و یجتمع علیها من لایخاف الله عزوجل ورأیت الامر بالمعروف ذلیلاً ورأیت الفاسق فیما لایحب الله قویّا محموداً ورأیت اصحاب الآیات یحقّرون و یحتقر من یحبّهم ورأیت سبیل الخیر منقطعاً ‌وسیبل الشّرّ مسلوکاً ورأیت بیت الله قد عطّل و یومر بترکه ورأیت الرّجل یقول ما لایفعله ورأیت الرّجال یتسمنون للرّجال والنّساء للنّساء ورأیت الرّجل معیشته من دبره و معیشه المرأه من فرجها ورأیت النّساء یتّخذن المجالس کما یتّخذها الرّجال ورأیت التأنیث فی ولد العبّاس قد ظهر واظهروا الخضاب وامتشطوا کما تمتشط المرأه لزوجها واعطوا الرّجال الاموال علی فروجهم وتنوفس فی الرّجل وتغایر علیه الرّجال و کان صاحب المال اعزّ من المؤمن و کان الرّبا ظاهراً لایعیّر و کان الزّنا تمتدح به النّساء ورأیت المأه تصانع زوجها علی نکاح الرّجال ورأیت اکثر النّاس و خیر بیت من یساعد النّساأ علی فسقهنّ ورأیت المؤمن محزوناً ذلیلاً محتقراً ورأیت البدع والزّنا قد ظهرت ورأیت النّاس یعتدّون بشاهد الزّور ورأیت الحرام یحلّل ورأیت الحلال یحرم ورأیت الدّین بالرّای وعطّل الکتاب واحکامه ورأیت اللّیل لایستخفی به من الجرأه علی الله ورأیت المؤمن لایستطیع ان ینکر الا بقلبه ورأیت العظیم من المال ینفق فی سخط الله عزّوجلّ‌ ورأیت الولاه یقرّبون اهل الکفر ویباعدون اهل الخیر ورأیت الولاه یرتشون فی الحکم ورأیت الولایه قباله لمن زاد ورأیت ذوات الارحام ینکحن و یکتفی بهنّ ورأیت الرّجل یقتل علی [التّهمه وعلی] الظنّه و یتغایر علی الرّجل الذّکر فیبذل له نفسه وماله ورأیت الرّجل بغیر علی اتیان النّساء ورأیت الرّجل یأکل من کسب امرأته من الفجور یعلم ذلک و یقیم علیه ورأیت المرأه تقهر زوجها و تعمل ما لایشتهی و تنفق علی زوجها ورأیت الرّجل یکری امراته و جاریته و یرضی بالدّنی من الطّعام والشّراب ورأیت الایمان بالله عزّوجلّ کثیره علی الزّور ورأیت القمار قد ظهر ورأیت الشّراب تباع ظاهراً لیس علیه مانع ورأیت النّساء ورأیت النّساء یبذلن انفسهنّ‌ لأهل الکفر ورأیت المالهی قد شهرت یمرّبها لایمنعها احد ولایجتری احد علی منعها ورأیت الشّریف یستذله الّذی یخاف سلطانه ورأیت اقرب النّاس من الولاه من یمتدح بشتمنا اهل البیت ورأیت القرآن قد ثقل علّی النّاس استماعه وخفّ علی النّاس استماع الباطل ورأیت الجاریکرم الجار خوفاً من لسانه ورأیت الحدود قد عطّلت و عمل فیها بالاهواء ورأیت المساجد قد زخرفت ورأیت اصدق النّاس عند النّاس المفتری الکذب ورأیت الشّر قد ظهر ولاسّعی بالنّمیمه ورأیت البغی قد فشا ورأیت الغیبه تستملح و یبشّربها النّاس بعضهم بعضاً ورأیت طلب الحجّ والجهاد لغیرالله ورأیت السّلطان یذّل للکافر المؤمن ورأیت الخراب قد اذیل من العمران ورأیت الرّجل معیشته من بخس المکیال والمیزان ورأیت سفک الدّماء یستخّف بها ورأیت الرّجل یطلب الرّئاسه لعرض الدّنیا و یشهّر نفسه بخبث اللّسان لیتقّی و تسند الیه الامور ورأیت الصّلوه قد استخفّ بها ورأیت الرّجل عنده المال الکثیر لم یزکّه منذ ملکه ورأیت المیّت ینشر من قبره و یوذی و تباع اکفانه ورأیت الهرج قد کثر ورأیت الرّجل یمسی نشوان و یصبح سرکان لایهتمّ‌بما یقول النّاس فیه ورأیت البهائم تنکح ورأیت البهائم تفرس بعضها بعضاً ‌ورأیت الرّجل یخرج الی مصلاّه و یرجع ولیس علیه شیء من ثیابه ورأیت قلوب النّاس قد قست وجمدت اعینهم وثقل الذّکر علیهم ورأیت السّحت قد ظهر یتنافس فیه ورأیت المصلّی انّما یصلّی لیراه النّاس ورأیت الفقیه یتفقّه لغیر الدّین یطلب الدّنیا والرّئاسه ورأیت النّاس مع من غلب ورأیت طالب الحلال یذمّ و یعیّر و طالب احرام یمدح و یعظّم ورأیت الحرمین من یعمل فیهما یما لا یحبّ الله لا یمنعهم مانع ولا یحول بینهم و بین العمل القبیح احد ورأیت المعازف ظاهره فی الحرمین ورأیت الرّجل یتکلّم بشیء من الحقّ و یأمر بالمعروف وینی هن المنکر فیقوم الیه من ینصحه فی نفّسه فیقول هذا عنک موضوع ورأیت النّاس ینظر بعضهم الی بعض و یقتدون باهل الشّرورر ورأیت مسلک الخیر و طریقه خالیاً لایسلکه احد ورأیت المیّت یهزّبه فلا یفزع له احد ورأیت کلّ عام یحث فیه من البدعه والشّرّ اکثر ممّا کان ورأیت الخلق والمجالس لایتابعون الا الاغنیاء ورأیت المحتاج یعطی علی الضّحک به ویرحم لغیر وجه الله ورأیت الآیات فی السّماء لایفزع لها احد ورأیت النّاس یتسافدون کما تسافد البهائم لاینکر احد منکراً تخوّفاً‌من النّاس رأیت الرّجل ینفق الکثیر فی غیر طاعه الله و یمنع الیسیر فی طاعه الله ورأیت العقوق قد ظهر واستخّف بالوالدین و کانا من اسوء النّاس حالاً عند الولد و یفرح بان یفتری علیهما ورأیت النّساء قد غلبن علی لملک و غلبن علی کلّ امر لایوتی الا ما لهنّ فیه هوی ورأیت ابن الرّجل یفتری علی ابیه و یدعو علی والدیه و یفرح بموتهما ورأیت الرّجل اذ مرّبه یوم ولم یکسب فیه الذّنب العظیم من فجور او بخس مکیال اومیزان او غشیان حرام اوشرب مسکر کئیباً ‌حزیناً یحسب انّ ذل الیوم علیه وضیعه من عمره ورأیت السّلطان یحتکر الطّعام ورأیت اموال ذوی القربی تقسّم فی الزّور و یتقامربها و یشرب بها الخمور ورأیت الخمر یتداوی بها و توصف للمریض و یستشفی بها ورأیت النّاس قد ساتووا فی ترک الامر بالمعروف والنّهی عن المنکر و ترک التّدیّن به ورأیت ریاح المنافقین و اهل النّفاق دائمه و ریاح اهل الحقّ لاتحرّک ورأیت الاذان بالأجر والصّلاه بالأجر ورأیت المساجد محتشیه ممّن لایخاف الله مجتمعون فیها للغیبه واکل لحوم اله الحقّ و یتواصفون فیها شراب المسکر ورأیت السّکران یصلّی بالنّاس فهو لایعقل ولایشان بالسّکر واذا سکر اکرم واتقی و خیف و ترک لایعاقب و یعذّر بسکره ورأیت من اکل اموال الیتامی یحدّث بصلاحه ورأیت القضاه یقضون بخلاف ما امر الله ورأیت الولاه یأتمنون الخونه للطّمع ورأیت المیراث قد وضعته الولاه لاهل الفسوق والجراه علی الله یأخذون منهم و یخلوّنهم و ما یشتهون ورأیت المنابر یؤمر علیها بالتّقوی ولا یعمل القائل بما یأمر ورأیت الصّلاه قد استخفّ باوقاتها ورأیت الصّدقه بالشّفاعه لایرادبها وجه الله وتعطی لطلب النّاس ورأیت النّاس همّهم بطونهم و فروجهم لایبالون بما اکلوا و بما نکحوا ورأیت الدّنیا مقبله علیهم ورأیت اعلام الحقّ قد درست فکن علی حذر واطلب من الله عزّوجلّ النّجاه واعلم انّ‌ النّاس فی سخط الله عزّوجلّ [و انّما یمهلهم لامر یرادبهم فکن مترقّباً واجتهد لیراک الله عزّوجلّ] فی خلاف ما هم علیه فان نزل بهم العذاب و کنت فیهم عجّلت الی رحمه الله و ان اخّرت ابتلوا و کنت قد خرجت ممّا هم فیه من الجراه علی الله عزّوجلّ واعلم انّ الله لایضیع اجر المحسنین و انّ رحمه الله قریب من المحسنین(1) .در خدمت آن بزگوار سخن از موفقّیت بنی‌عبّاس [در امر دنیا] و گرفتاری شیعیان به میان آمد، آن حضرت فرمودند: روزی همراه منصور [خلیفة عبّاسی] بودم در حالی که او سوار بر اسب بود و از طرفین راست و چپ او لشکریان فراوانی در حرکت بودند و من در کنار وی سوار بر الاغی حرکت می کردم. منصور در عین حالی که به شوکت خود مغرور بود به من گفت: یا ابا عبدالله! سزاوار است که مشا از قدرت و عزّتی که خداوند به ما داده است خوشحال باشید و به مردم نگویید که شما اهل بیت احقّ و اولی هستید از ما در مورد خلافت، تا ما نسبت به شما و دوستانتان بدبین بشویم. من به منصور گفتم، آن کسی که این سخن از زبان من به شما گفته است دروغ می گوید. منصور به من گفت: آیا سوگند می خوری که این حرف را نزده‌ای؟ به او گفتم: مردم دوست می دارند که فساد کنند و قلب شما را از ما پر از کینه سازند؛ به آنها گوش مسپارید. نیاز ما به شما بیش از احتیاج شما به ما است.(2) پس منصور به من گفت: به خاطر دارید یک روز از شما سؤال کردم که آیا ما (بنی‌عبّاس) به حکومت می رسیم؟ شما گفتید آری، حکومتی بس طولانی و پیوسته؛ شما همواره در وسعت از نظر دنیا و حکومت بر آن هستید تا اینکه دست شما به ریختن خون ما آن هم در ماه حرام آلوده بشود؛ در آن هنگام خداوند خشم می گیرد و سلطنت شما را نابود می کند. متوجّه شدم حدیثی را که قبلاً‌به او گفته بودم حفظ کرده است؛ لذا به او گفتم: شاید خداوند تو را از این بلا حفظ کند و من نگفتم که تو خون ما را می ریزی؛ شاید کسی از خویشانت این کار را بکند. پس ساکت شد. وقتی به منزلم برگشتم یکی از دوستان ما به دیدن من آمد و گفت: قربانت گردم، دیدم همراه منصور سوار بر الاغی هستید و او سوار بر اسب است و طوری با شما صحبت می کرد که گویی برتر از شماست. پیش خودم گفتم این آقا حجّت خداوند است و صاحب این امر و این دستگاه و حال آنکه منصور دشمن خداوند است و فرزندان انبیاء را می کشد و خون آنها را می ریزد و برخلاف راضی خداوند عمل می کند و سوار بر مرکب قدرت است و حال آن که شما سوار بر الاغی هستید. شکّی در دلم پیدا شد که چرا باید این طور باشد و ترسیدم که دینم از دستم برود. به آن دوست گفتم: اگر تو می دیدی که در طرف راست و چپ و جلوی رو و پشت سر من افواجی از ملائکه در حرکت هستند هر آینه سطوت و شوکت منصور در نظرت ناچیز می آمد. آن مرد شیعی به من (امام صادق (علیه السلام)) گفت: اکنون دلم آرام گرفت. آنگاه گفت: یا ابن رسول الله! این حکومت باطل تا کی در دنیا خواهد بود و کی ما از دست این جبّاران راحت می شویم؟ به او گفتم: آیا نمی دانی که برای هر دولتی مدّتی خواهد بود؟ گفت: چرا، می دانم. گفتم: آیا می دانی که این امر (حکومت ما) وقتی بخواهد بیاید زودتر از یک چشم به هم زدن خواهد آمد؟ به آن دوست گفتم: تو اگر آنچه را که خداوند بزرگ برای آنان مهیّا کرده است می دانستی (کنایه از عذابهایی که خداوند برای آنها مقرّر فرموده است) تعجّب نمی کردی. تو و همة مردم اگر بکوشید و تمام قدرتها را روی هم انباشته کنید نمی توانید مانند آن عذابی که خداوند برای آنها خلق فرموده است آماده کنید. مراقب باش شیطان تو را فریب ندهد، زیرا عزّت مخصوص خداوند و پیامبران و ایمان آورندگان است (مقصود از مؤمنان در این عبارت، ائمّة معصومین سلام الله علیه اجمعین هستند) که البتّه منافقان این حقیقت را درک نمی کنند. آیا نمی دانی کسی که منتظر امر ما باشد (حکومت ما) و در مقابل اذیّتها و ترسها صبر کند، فردا در عالم آخرت با ما خواهد بود؟ (در اینجا امام (علیه السلام) نشانه های ظهور را بیان می فرماید:) هرگاه دیدی که حق و طرفداران آن از بین رفتند و دیدی که جهان پر از جور و ستم شد و دیدی که چیزهایی که در قرآن نیست به آن نسبت می دهند و چیزهایی به نام قرآن بیان می کنند که در آن نیست و بر طبق هوی و هوس خود توجیه می کنند و دیدی که دین موقعیّت خود را از دست داده و دچار انقلاب شدهاست و دیدی که طرفداران باطل بر پیروان حق برتری یافته اند و دیدی که شرّ ظاهر شده است و کسی را از آن نهی نمی کنند و مجریان شرّ را معذور می دارند و دیدی که فسق (فساد اخلاقی) در اجتماعات رواج یافته است و دیدی که مردها به مردها اکتفا می کنند (اشاره به عمل شنیع لواط) و زنها به زنها (اشاره به مساحقه) و دیدی که افراد با ایمان خاموش نسشته اند و اگر حرف بزنند سخن آنها را ردّ می کنندن و دیدی که دروغگو با شناختی که از او دارند در عین حال دروغش را ردّ نمی کنند و دیدی که افراد کوچک به بزرگترها احترام نمی گذارند و دیدی که مردم قطع رحم می کنند و با افرادی که به گناهان مبادرت می ورزند با خنده برخورد می شود و حرف بد آنان را به ایشان برنمی گردانند و دیدی که پسر بچّه ها مانند زنان خودفروشی می کنند و دیدی که عدّه ای از زنها با زنان ازدواج می کنند و دیدی که تعریف بیجا زیاد می شود و دیدی که مرد اموال خودش را در راه غیر مشروع به مصرف می رساند (قمار، شراب، ربا و...) و کسی او را نهی نمی کند و دیدی که مردم از مشاهدة کارهای اهل ایمان به خدا پناه می برند و دیدی همسایه، همسایة خود را اذیّت می کند و احدی او را بازنمی دارد (نگارنده سالهای سال این ابتلاء را داشتم) و دیدی که کفّار از رنجی که اهل ایمان به خاطر شیوع فساد در زمین می برند خوشحال هستند و دیدی که علناً شرب خمر می شود و افرادی که از خداوند نمی ترسند مجلس شراب را گرم می کنند و دیدی کسی که امر به معروف می کند (امر به کارهای خوب و مفید) در بین مردم ذلیل و طرفداران فساد اخلاق در جامعه برومند و محترم هستند و دیدی که صاحب آیات (یعنی طرفداران و خوانندگان آیات قرآن و هر کسی که آنها را دوست بدارد) کوچک شمرده می شوند و دیدی که راه خیر منقطع و مسدود و راه بدیها و شرّها باز و محلّ رفت و آمد مردم است و دیدی که زیارت خانة کعبه معطّل و متروک مانده است (به خاطر مشکلاتی که در این راه به وجود آمده است) و دیدی که افراد به آنچه می گویند عمل نمی کنند و دیدی که مردها و زنها دواها و اغذیه ای استعمال می کنند تا برای اعمال قبیحه فربه شوند و دیدی که مردها از راه خودفروشی (لواط) و زنها از راه زنا زندگی خود را تأمین می کنند(3) و دیدی که زنان برای خود مجلس و کنفرانس تشکیل می دهند ـ چنانکه مردها دارای مجالس و محافل سیاسی هستند ـ و در سیاست اجتماعی دخالت می کنند و دیدی که از فرزندان عبّاس افرادی خود را مانند زنان می آرایند و اموال خود ر در این راه صرف می کنند برای پیاده کردن برنامه های جنسی اعم از مرد یا زن، در این دوره از مان صاحب مال در میان مردم از صاحب ایمان عزیزتر است و آشکارا رباخواری می شود و کسی سرزنش نمی کند و دیدی که زنان به عمل بد زنا ستوده می شوند و دیدی که زنان به شوهران خود رشوه می دهند تا بتوانند با مردان دیگر رابطه داشته باشند و دیدی که اکثر مردم و بهترین خانه ها آن خانه است که زنان را در فسق و گناهانشان کمک کنند و دیدی که مؤمن در اجتماع خوار و ذلیل زندگی می کند و دیدی که بدعت و زنا شیوع یافته است و دیدی که مردم به وسیلة شهادت ناحق به یکدیگر تعدّی می کنند و دیدی که مردم فعل حرام را حلال و حلال را حرام می شمارند (تغییر احکام) و دیدی که مردم دین را با رأی خودشان تطبیق می دهند و قرآن و احکام آن معطّل مانده است و دیدی که برای انجام کارهای بد مردم انتظار شب را نمی کشند بلکه در روز انجام می دهند و دیدی که اهل ایمان در مقابل منکرات جز با قلبشان، توان انکار ندارند و دیدی که بخش عظیمی از مال صرف در غضب خدا می شود (مانند پولهای کلانی که خرج خرید اسلحه می شود و افراد مسلمان و غیرمسلمان را آتش می زنند و نابود می کنند) و دیدی که فرمانروایان به دشمنان خدا و کفّار تقرّب می یابند (مانند فرستادن هیأتهای به اصطلاح حسن نیّت، بستن قراردادهای مختلف، دیدارهای سیاسی از کشورهای غیرمسلمان) و دیدی که زمامداران از اهل خیر دوری می جویند و دیدی که فرمانروایان در حکم داده رشوه می گیرند و دیدی که به دست آوردن حکومت با پول انجام می شود و دیدی که با محارم خود ازدواج می کنند و به آنها اکتفا می کنند و دیدی که به مجرّد تهمت و سوءظن افراد را می کشند (بدون تحقیق و بررسی) و ناگهان هجوم می آورند و مال و جان او را تصاحب می کنند (ممکن است در راه طغیان شهوت باشد که زنان هرجایی همه چیز مردها را می برند یا به وسیله حکّام جور اموال مردم مصادره می شود و جانشان هم به مخاطره می افتد) یا اینکه در راه رسیدن به پسر بچّه ها برای کار زشت از مال و جان می گذرند و دیدی که مردها را به خاطر تماس و آمیزش با زنان سرزنش می کنند و دیدی که بعضی از مردها از درآمد زنان خود در ارتباط با بی بندوباری و فجور امرار معاش می کنند در حالی که می دانند زن آنها فاسد است و بی این وضع تن می دهند.و دیدی که زنان بر مردان غالب می شوند و برخلاف رضای شوهر عمل می کنند و مردشان را از نظر زندگی اداره می کنند و دیدی که بعضی از مردها زنان و کنیزان خود را در اختیار اشخاص قرار می دهند و در مقابل به مختصری از خوراکیها و آشامیدنیها قناعت می ورزند و دیدی که ایمان به خداوند بزرگ (اظهار ایمان) با زور و جبر انجام می شود (یا از طرف اولیاء یا زمامداران) و دیدی که مردم علناً قمار می کنند و دیدی که علناً شراب خرید و فروش می شود و هیچ مانعی هم بر سر راه آن نیست و دیدی که زنان مسلمان خودشان را در اختیار کفّار قرار می دهند و دیدی که گناهان در اجتماع آشکار می شود و مردم آنها را می بینند و کسی هم منع نمی کند و جرأت بر منع آنها در مردم نیست و دیدی که افراد با شخصیّت ذلیل صاحبان قدرت می شوند و دیدی که نزدیکترین افراد به زمامداران آنهایی هستند که نسبت به ما اهل بیت بدگویی می کنند (یا به زبان و یا در عمل) و دیدی افرادی که نسبت به ما اظهار محبّت می کنند مورد احترام نیستند و حرف آنها را نمی پذیرند و دیدی که مردم در گفتار خلاف حق با هم رقابت می کنند و دید که شنیدن آیات کریمة قرآن برای مردم سنگین امّا شنیدن ساز و آواز آسان و شیرین است و دیدی که به خاطر زبان بد همسایه، همسایة دیگر او را اکرام می کند و دیدی که حدود الهی معطّل مانده است و مردم آنها را طبق هوای نفسشان پیاده می کنند و دیدی که مساجد زینت داده می شود (از نظر ساختمان و رنگ‌آمیزی) و دیدی که راستگوترین مردم دروغگوترین افراد است (از نظر واقع) و دیدی که شرّ و سخن‌چین در میان مردم ظاهر گشته است و دیدی که ستمگری در میان مردم شیوع یافته است و دیدی که غیبت کردن را سخنی خوشمزه و دلچسب می دانند و یکدیگر را به غیبت کردن بشارت می دهند و دیدی حجّ خانة خدا و جهاد را برای غیر رضای خدا انجام می دهند و دیدی که پادشاهان به خاطر دلجویی از کفّار اهل ایمان را ذلیل می کنند و دیدی که خرابی بر عمران و آبادانی فزونی یافته است (اثر شوم جنگها) و دیدی که مردم روزی خود را با کم‌فروشی به دست می آورند و دیدی که خونریزی در جامعه سبک شمرده می شود و دیدی که مرد به خاطر رسیدن به ریاست دنیا بدزبانی می کند و خود را به بدزبانی مشهور می سازد تا مردم از او بترسند و دیدی که مردم نماز را سبک می شمارند (هر وقت که شد یا آخر وقت می خوانند) و دیدی کسی که دارای اموال فراوان است از اوّل زکات آن را نداده است و دیدی که نبش قبر می کنند و کفن مردگان را می فروشند و دیدی که هرج و مرج زیاد می شود (امنیّت از مردم گرفته می شود) و دیدی که مردم شبانه سر سفرة شراب می نیشنند و صبح مست برمی خیزند و به فکر مردم نیستند و دیدی که با حیوانات معاملة‌ جنسی انجام می دهند (با آنها آمیزش می کنند) و دیدی که حیوانات بعضی، بعضی دیگر را می درند و دیدی که مردی برای نماز می رود و در برگشتن لباس ندارد (لباس او را می برند) و دیدی که قلبهای مردم سخت شده است و اشکشان جاری نمی شود (و یاد خدا بر آنها گران می آید) و دیدی که مردم در خوردن مال حرام با یکدیگر رقابت می کنند و دیدی که نمازگزار برای خوش آیند و خودنمایی به مردم نماز می خواند و دیدی که فقیه احکام دین را برای رسیدن به دنیا می آموزد (نه خدا) و دیدی که مردم طرفدار آن کسی هستند که قدرت در دست اوست و دیدی که طالب مال حلال را سرزنش و دوستدار حرام را تمجید و تکریم می کنند و دیدی در حرمین (مکّه و مدینه) کارهای خلاف انجام می دهند و کسی جلوی آنها را نمی گیرد و دیدن آلات لهو و لعب را در حرمین به طور آشکار (مانند ساز و آواز، قمار و انواع گناهان دیگر) و دیدی به کسانی که حقّ را می گویند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند، به عنوان نصیحت گفته می شود این موضوع به شما مربوط نیست و بهتر است دست بردارید و دیدی که مردم با هماهنگی یکدیگر به مردم بد اقتدا می کنند (یا پیروی) و دیدی که راه خیر و سعادت خالی مانده است و کسی بدان راه نمی رود و دیدی که مردگان را به مسخره می گیرند و زندگی ابدی ندارند (از خدا) و دیدی که هر سال بدعتها و فتنه های تازه به وجود می آید که بدتر از سال قبل است و دیدی که در میان مردم و در محافل عمومی تنها نسبت به اغنیا احترام می شود و دیدی که در مقابل فقیر و کمک به او مردم می خندند و برای غیر خدا به او رحم می کنند و دیدی که مردم از آیات و نشانه های آسمانی وحشت و ترسی ندارند (مانند سرخی در آسمان و ستارة‌ دنباله‌دار در همین سال اخیر) و دیدی که مردم مانند بهائم سوار یکدیگر می شوند و کسی آنها را سرزنش نمی کند و دیدی که مردم در راه غیر رضای خداوند انفاق زیاد و در راه خدا انفاق کم می کنند و دیدی که فرزندان احترام پدر و مادر دارند (نزد فرزندانشان) و از افترا زدن به پدر و مادر خوشحال می شوند (پسران و دختران) و دیدی که زنها بر کشورها و بر تمام امور غلبه می یابند (نخست‌وزیر می شوند، پادشاه می شوند، وکیل مجلس می شوند) و کارهای بدون رضا و هوس زنان انجام نمی گیرد و دیدی که پسر به پدرش افترا می زند و به پدر و مادر نفرین می کند و انتظار مرگ آنها را می کشد و از این بابت خوشحال است (برای تقسیم ارث و غیره) و دیدی در هر روزی که بر مرد بگذرد و در آن روز مرتکب معصیتی مانند خوردن حرام و شرب مسکرات یا کم فروشی یا غشّ در معامله نشود، آن روز برای او روز سختی خواهد بود و دیدی که پادشاهان موادّ غذایی را در اختیار خود قرار می دهند و دیدی که خمس آل محمّد (سهم امام و سهم سادات) در راه باطل تقسیم می شود و با آن میخوارگی می کنند و دیدی که شراب را وسیلة درمان امراض قرار می دهند (بعضی از پزشکان گاه به بیماران خود توصیه می کنند که برای شفای پاره ای امراض از شراب استفاده کنند) و دیدی که همة مردم در ترک امر به معروف و نهی از منکر هماهنگی پیدا کرده اند و دیدی که پرچم نفاق و منافقان به اهتزاز درآمده است امّا از حق خبری نیست و دیدی که مؤذّن برای اذان و نمازگزار (نماز استیجاری) برای نماز خواندن مطالبة پول می کنند (یا نماز میّت و امثال آن) و دیدی که مساجد محلّ اجتماع، امّا بیشتر برنامه های غیبت و خوردن گوشت مردم است و در مساجد وصف شراب و شرابخوار را می کنند و دیدی که آدم مست برای مردم نماز می خواند (پیشنماز می شود) و هرگاه مشروب خورد مردم او را احترام می کنند و دیدی که اموال یتیم را می خورند ولی به صلاح و نیکی هم معروف هستند و دیدی که قضات برخلاف آنچه خداوند فرموده است قضاوت می کنند و دیدی که زمامداران به جهت طمع، خیانتکاران را امین خویش قرار می دهند و دیدی که حکّام اجتماع، میراث را به دست اهل فسق و فجور می دهند و آنها بر خدا جرأت پیدا می کنند و از این اموال می خورند و به هر نحو که بخواهند با آن عمل می کنند و دیدی که بر سر منبرها امر به تقوا می کنند امّا گوینده خود به آن عمل نمی کند و دیدی که مردم نماز را در وقت خودش نمی خوانند و آن را سبک می شمارند و دیدی که زکات و صدقات دیگر را به وساطت افراد می دهند امّا برای خدا نیست و قصد تقرّب به خداوند را ندارند و دیدی که همّ و هدف مردم پر کردن شکم و ارضای غرایز جنسی است و از هر راهی باشد مانعی ندارد و دیدی که دنیا رو به آنها آورده و دیدی که نشانه های حق و درستی کهنه شده است، ـ ای حمران! ـ پس برحذر باش و از پیشگاه خداوند بزرگ تقاضای رهایی کن و بدان که مردم گرفتار خشم خداوند هستند و به آنها مهلت داده شده در مقابل اوامری که به آنها شده است. پس، مواظب خویشتن باش و کوشش کن تا خداوند تو را برخلاف آنها ببیند و اگر در میان آنها باشی و عذاب خداوند نازل شود همانا به سوی رحمت واسعة الهی شتافته ای و اگر از آنها جدا شدی آنها گرفتار هستند و تو از جرأت بر خداوند در امان مانده ای. و بدان که خداوند پاداش نیکوکاران را می دهد و همانا رحمت خداوند نزدیک به نیکوکاران است.ادامه دارد. پی نوشتها : 1. بحارالانوار، ج 52 / ص 254 ـ 260.2. این عبارت یا از باب تقیّه است یا جهت امتحان و آزمایش منصور؛ والا حجّت خداوند که تمام عالم هستی به امر خداوند متعال در دست اوست چگونه نیاز به دشمن خدا دارد؟3. در انگلستان عمل شنیع لواط قانونی اعلام شده و مسألة همجنس بازی فوق العاده شایع است و نیز در بعضی از کشورهای اروپایی دیگر ـ مانند فرانسه ـ عمل لواط شایع است و خودفروشان خودشان را عرضه می‌دارند. منبع: نشانه های ظهور اومحمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:15 بعد از ظهر
آینده از دیدگاه روایات   آینده از دیدگاه اسلام (2) روایاتی را که در این زمینه از حضرت رسول نقل شده است می توان در سه گروه طبقه بندی نمود. گروه نخست روایاتی است که مربوط به جانشین بلافصل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است. دسته دوم روایاتی است که در مورد تمامی اوصیاء از جانب حضرتش صادر گردیده است. و دسته سوم روایاتی مخصوص به آخرین وصی و مصلح اسلام و موعود بشر است که در تحت آن عناوین مختلفی می توان ایجاد نمود و احادیث را در تحت آن عناوین جزئی دسته بندی کرد.نکته ای که باید مقدمتاً بدانیم این است که در زمین? اثبات چه مسأله ای می خواهیم به روایات مراجعه کنیم و در چه مسأله ای این روایات باید تکیه گاه ما باشد و دربار? چه کسی این روایات را مطرح کنیم. مثلاً جوانی که در ذهنش موضوع طول عمر، مشکل سخت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد، یا کسی که فکر می کند اصولاً اعتقاد به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه مشکلی از مسائل اجتماعی را حل می کند، آیا مناسب چنین افرادی هست که ما به طرح روایات بپردازیم؟ البته خیر؛ چون این گونه افراد اصولاً نمی خواهند که در این وادی وارد شوند. مشکل چنین افرادی در این مسائل نیست و اگر دو هزار روایت هم بر ایشان بخوانیم تازه به روایت هم اشکال می گیرند که چرا روایت، چیزی را که بر خلاف علم و عقل است مطرح کرده است.پس تکی? ما به روایات در چه چیز است، و قاعدتاً باید در چه مطالبی باشد؟ اگر ما تعیین امام را از طریق خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) می دانیم، در این صورت برای اینکه بپرسیم و بدانیم که مثلاً امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کیست، راهی جز اینکه به روایت مراجعه کنیم نداریم. اگر معیارمان در تعیین امام و وصی قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است، در این صورت راه علمی برای بررسی این موضوع مراجعه کردن به قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است، و اگر در مسأله وجود یک شخص ما بخواهیم تحقیق کنیم راه علمی آن، رجوع به کتب روایت و تاریخ می باشد، نه راه خلاف علمی آن.این را بدین خاطر می گویم که در گذشته گاهی اتفاق می افتاد که شخصی می گفت شما از راه علم ثابت کنید که امام زمان هست، و همین که کسی می خواست روایت بخواند می گفت: آقا روایت که علم نیست! از طریق علم ثابت کنید! خوب، یک چنین شخصی یک تصوری از علم در ذهنش بود و آن وقت می خواست از راه علم ثابت کند. البته ما هم از نظر مباحثه برای اینکه از طرح چنینی مطالبی جلوگیری کنیم می گفتیم: بسیار خوب، لطفاً شما هم از راه علمی ثابت کنید که فرزند پدرتان هستید! یا از راه علمی ثابت کنید که مثلاً شاه عباس یکی از سلاطین صفویه بوده است!البته راه علمی این موضوع تاریخ است و هر موضوعی در مقام استدلال باید راه مناسبش را جست که همین راه مناسب راه علمی برای حل آن معضل به خصوص است. بای اثبات اینکه آیا سبزوار یا سمنان جزء کدام یک از استان ها است این یک راه علمی خاص دارد که جایش در فیزیک و شیمی و ریاضیات نیست، بلکه به جغرافیا مربوط است، آن هم جغرافیای ایران و در مبحث مربوط به تقسیمات کشوری. پس اگر کسی در این مورد به سراغ کتب جغرافیا برود کار علمی کرده است، نه کار خلاف علم. همین طور در مورد تعیین امام دوازدهم (علیه السلام) نیز اگر کسی به کتب راویات شیعه مراجعه کند، اقدام او در این زمینه یک کار علمی به شمار می رود، نه کار خلاف علم. اصولاً روش علمی این کار همین است.بنابراین اگر امروز من کتاب روایت به عنوان مجموعه ای از احادیث اینجا آورده ام برای آن است که در این قسمت یک کار علمی بکنم نه یک کار آخوندی. و اینکه می گویم کار آخوندی برای آن است که گاهی بعضی ها با تعابیری از قبیل « آخوندی» و « شیخ بازی» طرف را هو می کنند و از میدان خارج می سازند و می گویند : اگر راست می گویی برو آزمایشگاه و از طریق علم ثابت کن! ولی خوب آزمایشگاه جای علم دیگری است . تازه در هر علمی آزمایشگاهی خاص خودش وجود دارد و آزمایشگاه و محل تحقیق و لابراتوار مسائل تاریخی کتب تاریخ است و این، راه علمی چنین تحقیقی می باشد، نه راه خلاف علمی آن.با ذکر این مقدمه وارد موضوع می شویم. گفتیم که دربار? حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کتاب های زیادی نوشته شده است و روایات متعددی از طریق شیعه و سنی نقل کرده اند. از جمله کتاب هایی که روایات را تقریباً جمع آوری و تبویب کرده است، کتاب « متنخب الاثر فی الامام الثانی عشر» تألیف آیت الله صافی گلپایگانی می باشد. در اینجا اول مصادر کتاب را می گویم و بعد فهرست مطالبش را به اختصار مطرح می کنم.مصادر کتاب عبارت است از: « صحیح بخاری»، « سنن ابی داود» و ... لازم به تذکر است که در این کتاب بیش از 60 مدرک از اهل سنت مورد استفاده قرار گرفته است. این کتاب مجموعاً شامل 10 فصل است و هر فصل مشتمل بر چندین باب و مولف هنگام تعیین عناوین فصول و ابواب در اول هر بابی گفته است که در آ« چه بحث هایی مطرح شده است. فهرست مطالب دو فصل اول کتاب بدین قرار است: فصل اول- شامل روایاتی است که دلالت می کند بر این که ائمه دوازده تن هستند. در این فصل 8 باب ذکر شده است.باب اول- در این که ائمه 12 تن هستند، شامل 271 حدیث از صحیح بخاری، صحیح ترمذی، صحیح مسلم و صحیح ابوداود و سایر کتب اهل سنت و شیعه. باب دوم- در اینکه تعداد ائمه به تعداد اسباط و نقبای بنی اسرائیل و حواریون حضرت عیسی است. در بنی اسرائیل 12 سبط و نقیب، در مسیحیت 12 حواری و در امت اسلامی 12 امام هست. چهل حدیث در این باب نقل شده است که هم از کتب اهل سنت است و هم از کتب شیعه.باب سوم- در اینکه ائمه 12 تن هستند که اولین آنها علی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. شامل 133 حدیث با ذکر مأخذ. حدیث های منقول در این باب از نوع روایتی است که از « ینابیع الموده قندوزی» نقل شده است:« قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): یا علی انت وصی، حربک حربی و سلمک سلمی و انت الامام و ابو الائمة الاحدی عشر الذین هم المطهرون المعصومون، و منهم المهدی الذی یملا الارض قسطاً و عدلاً».رسول خدا فرمود: ای علی! تو وصی منی. جنگ تو جنگ من است و صلح تو صلح من. و تو امامی و پدر امامان یازده گانه؛ آنانی که مطهر و معصومند. و از آنان است آن مهدی که زمین را آکنده از قسط و عدل می کند.باب چهارم- در اینکه ائمه دوازده تن هستند که اولشان علی است و آخرشان مهدی؛ شامل 91 حدیث.باب پنجم- در اینکه ائمه دوازده نفر هستند که آخرینشان مهدی است؛ شامل 94 حدیث مانند این روایت:« قال النبی (صلی الله علیه و آله وسلم) ان الله تعالی اخذ میثاقی و میثاق اثنی عشر اماماً بعدی و هم حجج الله علی خلقه. الثانی عشر منهم القائم الذی یملأ به الارض قسطاً و عدلاً ».پیامبر فرمود: خدای تعالی میثاق گرفته برای من و دوازده امام بعد از من. و آنان حجت های خدا بر خلقش می باشند. دوازدهمین آنان آن قائمی است که توسط او زمین را پر از قسط و عدل می کند.باب ششم- در اینکه مهدی از اولاد فاطمه است، نه از اولاد همسران دیگر حضرت امیر (علیه السلام) شامل 192 حدیث. در این باب اولین حدیث از « مستدرک صحیحین» است، بعد از آ« از « ینابیع المودة» ، بعد « منتخب کنز العمال» و بعد هم از کتب شیعه و چند تا از تفاسیر شیعه. باب هفتم- در اینکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اولاد امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (,) است؛ شامل 107حدیث.باب هشتم- در اینکه از اولاد امام حسین (علیه السلام) است؛ شامل 185 حدیث.باب نهم- در اینکه او یکی از ائمه نه گانه است که از اولاد امام حسین هستند؛ شامل 160 حدیث.باب دهم- در اینکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نهمین فرزند امام حسین (علیه السلام) است شامل 148 حدیث.باب یازدهم- در اینکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اولاد علی بن الحسین (علیه السلام) است، شامل 185 حدیث.باب دوازدهم – در اینکه او از اولاد حضرت باقر (علیه السلام) است، شامل 103 حدیث.باب سیزدهم- در اینکه حضرت از اولاد امام صادق (علیه السلام) است؛ شامل 103 حدیث.باب چهاردهم- در اینکه او ششمین فرزند امام صادق (علیه السلام) است، شامل 99 حدیث.باب پانزدهم- در اینکه او از صلب حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است، شامل 101 حدیث.باب شانزدهم- در اینکه او از اولادحضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است و پنجمین فرزند آن حضرت می باشد؛ شامل 98 حدیث.باب هفدهم – در اینکه او چهارمین فرزند حضرت رضا (علیه السلام) است؛ شامل 95 حدیث.باب هیجدهم – در اینکه حضرت از اولاد امام محمد تقی (علیه السلام) است و سومین فرزند آن حضرت می باشد؛ شامل 90 حدیث حدیث.باب نوزدهم – در اینکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اولاد ابی الحسن علی بن محمد بن علی الهادی (علیه السلام) است، شامل 90 حدیث.باب بیستم – در اینکه او فرزند حضرت عسکری (علیه السلام) است؛ شامل 146 حدیث.باب بیست و یکم – در اینکه نام پدر او، حسن (علیه السلام) است؛ شامل 147 حدیث.باب بیست و دوم – در اینکه حضرت فرزند « سیدة الاماء و خیر تهن » است. یعنی مادرش کنیز است و کنیز بزرگواری است. شامل 9 حدیث.باب بیست و سوم – شامل دو حدیث دارای تعابیری کبنی بر اینکه هر گاه سه اسم محمد وعلی و حسن پشت سر هم بیاید چهارمش حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. یعنی حضرت امام محمد تقی (علیه السلام) و امام علی النقی (علیه السلام) و امام حسن عسکری (علیه السلام). این روایت هم از قول رسول خدا است که فرمود:« اذا توالت اربعه اسماء من الائمة من ولدی، محمد و علی و الحسن فرابعها هو القائم الما مول المنتظر ».پس اگر کسی نامش محمد بن الحسن باشد کافی نیست و لازم است پدر پدرش علی و جد پدرش محمد باشد.باب بیست و چهارم – در اینکه حضرت امام دوازدهم است و درعین حال آخرین امام است، یعنی بعد از او دیگر امامی نیست و امام سیزدهم نداریم و او خاتم ائمه است؛ شامل 136 حدیث.باب بیست و پنجم – در اینکه او زمین را پر از عدل و داد می کند؛ شامل 123 حدیث. باب بیست و هفتم – در اینکه غیبتی طولانی برای حضرت هست تا وقتی که خداوند اذان بدهد، شامل 91 حدیث.باب بیست و هشتم – در علت غیبت حضرت، شامل 7 حدیث.باب بیست و نهم – در فوائد وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نحو? استفاده مردم از او در غیبت و تصرف حضرت در امور و کارها؛ شامل 7 حدیث.باب سی ام – در طول عمر حضرت؛ شامل 318 حدیث.باب سی و یکم – در اینکه حضرت « شاب المنظر » است؛ یعنی قیاف? جوان دارد؛ شامل 8 حدیث.باب سی و دوم – در پنهان بودن ولادت حضرت، شامل 14 حدیث.باب سی و سوم – اینکه در گردن حضرت بیعت هیچکس نیست؛ شامل 33 حدیث.باب سی و چهارم – در اینکه حضرت دشمنان خدا را می کشد و زمین را از شرک پاک می کند و ... ؛ شامل 19 حدیث.سایر ابواب این فصل شامل خصوصیاتی است که مربوط می شود به جزئیات برنام? حضرت که ما فعلاً در مقام اثبات آن نیستیم.ادامه دارد. منبع: گفتارهایی پیرامون امام زمان علیه السلامسید حسن افتخارزاده
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:14 بعد از ظهر
امام مهدی علیه السلام در آیینه ی روایات شریفه موضوع امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از موضوعاتی است که روایات بسیاری درباره آن در اختیار ماست به گونه‌ای که درباره مراحل مختلف زندگی آن حضرت همچون ولادت، دوران کودکی، غیبت صغری و کبری، علائم ظهور و روزگار ظهور و حکومت جهانی، به طور جداگانه احادیثی از پیشوایان دینی موجود است. چنانکه درباره خصوصیات ظاهری و اخلاقی آن بزرگوار، ویژگی‌های دوران غیبت او و فضیلت و پاداش منتظران ظهورش مجموعه ارزشمندی از روایات داریم و جالب اینکه بسیاری از این روایات هم در کتاب‌های شیعه و هم در آثار اهل سنّت نقل شده است. برخی از این احادیث «متواتر»1 است.گفتنی است که یکی از ویژگی‌های قابل توجه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن است که همه معصومان(علیهم السلام) درباره آن حضرت سخنان نغزی ایراد فرموده‌اند که مجموعه‌ای از معارف آگاهی بخش را فراهم کرده است و از اهمیت فوق العاده قیام و انقلاب آن پرچمدار عدالت حکایت می‌کند. مناسب است در اینجا از هر یک از آن پیشوایان بزرگ روایتی را نقل کنیم:  پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:  خوشا به حال آن که مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببیند و خوشا حال آن که او را دوست بدارد و خوشا حال کسی که امامت او را باور داشته باشد.2 امام علی(علیه السلام) فرمود:  «منتظر فرج ]آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)‌[ باشید و از رحمت خدا ناامید نگردید به راستی که محبوبترین کارها نزد خداوند بزرگ، انتظار فرج است.»3 در لوح فاطمه زهرا(علیها السلام) 4آمده است:  «... سپس به خاطر رحمت بر جهانیان سلسله اوصیاء را به وجود فرزند امام حسن‌عسکری(علیه السلام) تکمیل خواهم کرد؛ کسی که کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب را داراست...».5امام حسن مجتبی(علیه السلام) در ضمن روایتی، پس از بیان برخی از مشکلات زمان بعد از رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «خداوند در آخر الزمان مردی را برمی انگیزد... و او را به وسیله فرشتگان خود پشتیبانی می‌کند و یارانش را حفظ می‌کند... و او را بر تمامی ساکنان زمین چیره می‌سازد... او زمین را از عدالت و روشنایی و دلیل آشکار پر می‌سازد... خوشا حال آن که روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود.»6 امام حسین(علیه السلام) فرمود:  «... خداوند به وسیله او ]امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) [ زمین را زنده می‌کند پس از آن که مرده باشد و به وسیله او آئین حق را بر تمامی دین‌ها پیروز گرداند هر چند مشرکان را خوش نیاید. برای او غیبتی است که گروهی در آن از دین باز می‌گردند و گروهی دیگر بر دین استوار می‌مانند... همانا آن که در غیبت او بر اذیت‌ها و تکذیب‌ها شکیبایی کند؛ مانند کسی است که پیش روی رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) با شمشیر جهاد کرده باشد.»7 امام سجاد(علیه السلام) فرمود:  «کسی که در دوران غیبت قائم ما بر دوستی ما ثابت قدم باشد خداوند پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد به او عنایت فرماید.»8 امام باقر(علیه السلام) فرمود:  «زمانی بر مردم می‌آید که امامشان غایب شود پس خوشا حال آن‌ها که در آن زمان بر امر ]ولایت [ما ثابت بمانند...»9 امام صادق(علیه السلام) فرمود:  «برای قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو غیبت است یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری بلند مدت است.»10 امام کاظم(علیه السلام) فرمود:  «امام ]مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) [ از دیدگان مردم پنهان می‌شود ولی یاد او از دل‌های مؤمنان فراموش نمی‌شود.»11 امام رضا(علیه السلام) فرمود:  «وقتی ]امام مهدی [قیام کند مین به نور ]وجود[ او روشن گردد و آن بزرگوار، ترازوی عدالت را در میان مردم قرار دهد؛ پس کسی به دیگری ستم نخواهد کرد.»12 امام جواد(علیه السلام) فرمود:  «قائم ما آن کسی است که ]مردم[ باید در زمان غیبت، انتظار ظهور او را داشته باشند و چون قیام کرد به فرمان او گردن نهند.»13 امام هادی(علیه السلام) فرمود:  «امام پس از من فرزندم حسن و پس از او فرزندش «قائم» است آن که زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ستم و جور شده باشد.»14 امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمود:  «سپاس خدای را که مرا از دنیا نبرد تا آن که جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه ترین مردم به رسول خداست...».15 پی نوشت ها: 1. متواتر به روایاتی گفته می‌شود که تعداد راویان آن به حدّی زیاد است که توافق آنها بر دروغ، ممکن نیست. و این چنین روایات، در درجه بالای اعتبار است.2. بحارالانوار، ج 52، ص 309.3. همان، ص 123.4. در روایت براى تهنیت ولادت امام?مذکور آمده که جابر انصارى می‌گوید: در زمان رسول خدا حسین(علیه السلام) نزد حضرت فاطمه(علیها السلام) رفتم. در دست ایشان لوح (صفحه) سبز رنگى دیدم و در آن نوشته اى نورانى مانند آفتاب دیدم. گفتم، این لوح چیست؟ فرمود: «این لوح را خداوند به رسولش هدیه کرده و در آن اسم پدر و شوهر و دو فرزندم و نامهاى جانشینان فرزندانم ثبت شده. رسول خدا آن را به من عطا فرموده تا بدان مسرور گردم».5. کمال الدین، ج 1، باب 28، ح 1، ص 569.6. احتجاج، ج 2، ص 70.7. کمال الدین، ج 1، باب 30، ح 3، ص 584.8. همان، ج 1، باب 31، ص 592.9. همان، ج 1، باب 32، ح 15، ص 602.10. الغیبة نعمانى، باب 10، فصل 4، ح 5، ص 176.11. همان، باب 34، ح 6، ص 57.12. همان، باب 35، ح 5، ص 60.13. همان، باب 36، ح 1، ص 70.14. الغیبة نعمانى، ، باب 37، ح 10، ص 79.15. همان، باب 37، ح 7، ص 118. منبع: نگین آفرینش
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:12 بعد از ظهر
حضرت امام رضا (علیه السلام) و نشانه های ظهور حسن بن محبوب از وجود مقدّس حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) حدیثی بیان کرده که ذیلاً به نظر خوانندگان عزیز می رسد:انّه قال لابدّ من فتنه صمّاء صیلم یسقط فیها کلّ بطانه و ولیجه وذلک عند فقدان الشّیعه الثالث من ولدی یبکی علیه اهل السّماء و اهل الارض و کم من مؤمن متأسّف حرّان حزین عند فقد الماء المعین کانّی بهم اسرّما یکونون وقد نودوا نداءً یسمعه من بعد کما یسمعه من قرب یکون رحمه للمؤمنین و عذاباً للکافرین فقلت وایّ نداء هو (قال علیه السلام) ینادون رجب ثلاثه اصوات من السّماء صوتاً‌منها الا لعنه الله علی الّظالمین و الصّوت الثّانی ازفت الآزفه یا معشر المؤمنین والصّوت الثّالث یرون بدناً‌ بارزاً نحو عین الشّمس هذا امیرالمؤمنین قدکرّ فی هلاک الظّالمین (وفی روایه الحمیری) والصّوت بدن یری فی قرن الشّمس یقول انّ‌ الله بعث فلاناً فاسمعوا واطیعوا وقالا جمیعاً فعند ذلک یأتی النّاس الفرج و تودّ النّاس لو کانوا احیاءً ویشفی الله صدور قومٍ مؤمنین.(1) امام (علیه السلام) فرمودند: ناچار باید فتنه ای سخت و بزرگ و بلایی و بنیان کن دامن مردم را بگیرد که تمام سدهای دوستی و رابطه های خویشاوندی و اعتمادهای قومی و دسوتی درهم کوبیده شود (پناهگاهی نباشد) و این سختیها و بلاها در وقتی است که شیعه سومین فرزندم را از دست بدهند (یعنی امام حسن عسکری وفات کند و حضرت مهدی (علیه السلام) غایب باشد). پنهان بودن او چندنان سنگین است که ساکنان آسمانها و نیز اهل زمین بر او و از فراق او گریه می کنند و چه بسیار افراد با ایمان که در این زمان در آتش هجران می سوزند و به آب گوارا (ماء معین) دست نمی یابند. گویی می بینم سرور و خوشحالی آنان را که در نتیجة شنیدن یک صدا به آنها دست می دهد. شنیدن این صدا برای آنهایی که نزدیک یا دورند یکسان است (همه می شنوند) و آن ندا رحمت است برای اهل ایمان و عذاب است برای کافران. عرض کردم: آن ندا چیست؟ فرمودند: سه صدا در ماه مبارک رجب شنیده می شود البتّه از آسمان:اوّل. آگاه باشید که ستمگران از رحمت خداوند دور و معلون‌اند.دوّم. «ازفت الآزفه یا معشر المؤمنین» (نزدیک شد نزدیک شونده ای گروه مؤمنان!).سوّم. بدنی را در خورشید می بینند. گویندة‌ آسمانی فریاد می زند: این است امیرالمؤمنین که به دنیا برگشته است برای هلاک کردن ستمگران (این بدن، وجود مقدّس حضرت المیرالمؤمنین (علیه السلام) است).روایت حمیری می گوید: صوت سوّم از آسمان گوینده ای می گوید: ای مردم! خداوند فلان بن فلان (یعنی حجه بن الحسن العسکری) را مأمور فرموده است بر شما، واجب است او را اطاعت کنید. در این موقع برای همة مردم فرج می شود و آنهایی که از این دنیا رفته اند آرزو می کنند ای کاش زنده بودند. و خداوند دلهای مؤمنان را شفا می دهد. امام رضا (علیه السلام) و اجتماع شیعه در ظهور والله لو انّ قائمنا قام یجمع الله الیه شیعته من جمیع البلدان.به خدا سوگند اگر مهدی ما قیام کند خداوند تمام شیعیانش را از سرتاسر جهان در اطراف او جمع می کند.اباصلت می گوید: به حضرت علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) عرض کردم نشانة قائم چیست؟ فرمودند:ما علامه قائمکم قال علامته ان یکون شیخ السّن شابّ المنظر حتّی انّ‌ النّاظر لیحسبه ابن اربعین سنه او ما دونها و انّ من علاماته ان لایهرم بمرور اللّیالی والایّام حتّی یأئیه اجله.(2) یکی از علائم قائم ما این است که بزرگ سن و جوان منظر است به طوری که بیننده خیال می کند او چهل سال یا کمتر دارد و تا فرارسیدن مرگ اثر پیری در او ظاهر نخواهد شد.این است معنی خلیفه الله و فرمانروای عالم هستی که تمام قوانین و سنن طبیعی این جهان محکوم ارادة او هستند.بزنطی از حضرت علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) در باب نشانه های ظهور حضرت بقیّه‌الله روحی له الفداء نقل می کند که آن حضرت می فرمایند:قبل هذا الامر السّفیانیّ والیمانیّ والمروانیّ وشعیب بن صالح وکفّ یقول هذا وهذا.(3)  در مقدّمة قیام فرزندم حضرت مهدی (علیه السلام) پنج علامت دیده می شود: 1. خروج سفیانی2. قیام یمانی3. خروج مروانی4. شعیب بن صالح5. بیرون آمدن دستی از آسمان به طوری که افراد آن را به یکدیگر نشان بدهند. پی نوشتها : 1. غیبت طوسی، ص 268.2. اثباه الهداه، ج 7 / ص 398.3. مکیال المکارم، ج 2 / ص 186. منبع: نشانه های ظهور اومحمد خادمی شیرازی
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:11 بعد از ظهر
سخنان معصومین پیرامون امام مهدى عجل اللّه فرجه) رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم: «لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحدٌ، لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّى یبعث رجلاً من ولدى اسمه کاسمى.»(من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 177)از عمر دنیا جز یک روز باقى نماند، خداوند آن روز را طولانى کند تا این که یکى از فرزندان من ظهور کند که هم نام است.رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«المهدى من عترتى من ولد فاطمه.»(سنن ابن ماجه، ح 4278)مهدى از خاندان من و از فرزندان فاطمه(س) است.رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«...سیخرج من صلب هذا فتىً یملأ الارض قسطاً و عدلاً....».(سیوطى، العرف الوردى فى اخبار المهدى، ص 219)عبداللّه بن عمر نقل مى‏کند که روزى رسولخدا(ص) دست على(علیه السلام) را گرفته فرمود: از نسل این، جوانى ظهور خواهد کرد که زمین را پر از عدل و داد مى‏کند...رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«یحلّ بامّتى فى آخرالزمان بلاء شدیدٌ من سلطانهم لم یسمع بلاءٌ اشدّ منه حتّى لایجد الرجل ملجأ فیبعث اللّه رجلاً من عترتى اهل بیتى....»(الصواعق المحرقه، ج 2، ص 473)بر امت من بلایى سخت از جانب حاکمانشان متوجه خواهد شد که سخت‏تر از آن شنیده نشده باشد تا بدانجا که پناهگاهى براى انسان یافت نشود، پس در این هنگام یکى از خاندان من ظهور خواهد کرد.رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«تعیش امّتى فى زمانه عیشاً لم تعشه قبل ذلک فى زمان قطّ.»(التشریف بالمتن، ص 322)امّت من در زمان مهدى(ع) به گونه‏اى زندگى خواهند کرد که ما قبل آن در هیچ زمانى به آن صورت زندگى نکرده باشند.رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«علامة المهدى ان یکون شدیداً على العمّال، جواداً بالمال، رحیماً بالمساکین .»(موسوعة احادیث الامام المهدى، ج 1، ص 246)نشانه حضرت مهدى(ع) آن است که نسبت به کارگزاران سخت گیر، نسبت به مال بخشنده و نسبت به بینوایان مهربان است.رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«لاتذهب الدنیا حتّى یقوم بامر امّتى رجل من ولد الحسین، یملأها عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً.»(بحارالانوار، ج 51، ص 66)دنیا به آخر نمى‏رسد تا آن که مردى از فرزندان حسین(ع) امر امّت مرا به دست مى‏گیرد و جهان را پر از عدل و داد مى‏کند، آن گونه که پر از ستم و جور شده باشد.رسولخدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم:«منّا مهدىّ هذه الامّه، له هیبة موسى و بهاء عیسى، و حکم داود و صبر ایّوب.»(بحارالانوار، ج 32، ص 303)مهدى این امت از ماست که هیبت موسى و شکوه و درخشندگى عیسى و حکم داود و شکیبایى ایوب را دارا مى‏باشد. امام على علیه السلام: «لایثبت على امامته الّا من قوى یقینه و صحّت معرفته.»(منتخب الاثر، ص 251)بر اعتقاد به امامت او (مهدى (ع)) ثابت نمى‏ماند مگر آن که یقینش قوى و شناختش درست باشد. امام سجاد علیه السلام: «من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا اعطاه اللّه اجر الف شهیدٍ مثل شهداء بدر و احد.»(بحارالانوار، ج 52، ص 152)کسى که در دوران قائم ما بر ولایت ما ثابت بماند، خداوند پاداش هزار شهید همچون شهداى بدر و احد به او عطا مى‏کند. امام باقر علیه السلام: «اذا ظهر القائم یسوّى بین النّاس حتى لاترى محتاجاً الى الزکاة.»(بحارالانوار، ج 52، ص 390)در زمان ظهور، حضرت مهدى(ع) به طورى بین مردم مساوات و عدالت برقرار مى‏کند که هیچ محتاج به زکاتى را نمى‏بینى. پاسدار اسلام شماره 320
دسته ها :
پنج شنبه بیستم 12 1388 7:11 بعد از ظهر
X